نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 217
همه چيز را مىبيند و مىشنود و از هر چيزى
آگاهى دارد.
بعضى[1] از علما
با اين آيه استدلال كردهاند بر اينكه سمع و بصر در خداى تعالى دو صفتند زائد بر
صفت علم، چون اگر آن دو نيز همان علم بوده باشند، بايد آوردن جمله(أَسْمَعُ وَ أَرى)
بعد از جمله(إِنَّنِي مَعَكُما)
تكرار باشد و تكرار خلاف اصل است.
و اين استدلال موهونترين استدلالى است كه در اين باره شده است، براى
اينكه:
اولا: در سابق هم تذكر داديم كه مفاد جمله(إِنَّنِي مَعَكُما) حضور و شهادت است و حضور و شهادت غير از
علم است.
و ثانيا: ما برهانهاى يقينى داريم بر اينكه صفات ذاتى خداى تعالى كه
عبارتند از حيات ، علم ، قدرت ، سمع
و بصر عين ذاتند و بعضى عين بعض ديگرند، و ديگر با بودن يقين ممكن
نيست ظهور لفظى ظنى مخالف منعقد گردد.
و ثالثا: براى اينكه مساله از مسائل اصول معارف دينى است و در اصول،
جز به علم نمىتوان اعتماد و ركون نمود و دليلى كه با امثال اصل عدم تكرار
است تمام و تكميل شود، از چنين مباحثى اجنبى است.
(فَأْتِياهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ ...) در اين جمله امر و دستور به رفتن نزد فرعون تجديد شده، البته بعد از
آنكه آن دو جناب را با وعده حفظ و نصرت تامين داده، چيزى كه هست در اين امر مجدد
رسالت آن دو را كاملا بيان فرموده است، و آن اين است كه نزد وى روند، و او را به
ايمان و رفع يد از عذاب بنى اسرائيل دعوت نموده، پيشنهاد كنند كه بنى اسرائيل را
رخصت دهد تا با آن دو جناب به هر جا خواستند بروند.
[نكات و دقائقى كه در اوامر خداوند به موسى و هارون در باره رفتن
نزد فرعون و دعوت او به كار رفته است]
در اين بيان و گفتگوى با فرعون هر جا كه وجهه سخن دگرگون شده همان
دستور قبلى به مقتضاى تناسب مقام تكرار شده، مثلا بار اول فرمود: نزد فرعون
برو كه او طغيان كرده است بار دوم كه بعد از درخواستهاى موسى (ع) بود چنين
تكرار كرد كه: تو و برادرت نزد فرعون شويد كه او طغيان كرده است ، بار
سوم كه موسى اظهار خوف كرد و خداى تعالى تامينش داد، چنين تكرار فرمود: نزد
او شويد و بگوييد ... كه در اين نوبت تفصيل جزئيات وظائفى را كه دارند بيان
نمود.
پس در جمله(فَأْتِياهُ
فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ) مامور شدهاند خود را به
عنوان فرستاده