responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 210

داد، ترسيد درباريان فرعون او را بكشند، و خداى تعالى او را بيرون و به سرزمين مدين برد، همين كه شعيب او را احضار كرد، و موسى داستان خود را براى او گفت، شعيب گفت: (لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ )[1].

(وَ فَتَنَّاكَ فُتُوناً)- يعنى تو را آزموديم، آزمودنى، راغب در مفردات مى‌گويد كلمه فتن در اصل به معناى اين است كه طلا را در آتش كنند و خوبى و بدى جنس آن را معلوم سازند، و در داخل آتش شدن انسان نيز استعمال شده، از آن جمله قرآن كريم فرموده (يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ‌)- روزى كه در آتش در مى‌آيند و نيز فرموده (ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ‌)- بچشيد عذابتان را و آن گاه گفته است: گاهى وسيله عذاب را هم فتنه مى‌گويند، و كلمه فتنه را نيز در آن استعمال مى‌كنند، مانند آيه (أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا)- آگاه باش كه در فتنه افتاده‌اند و گاهى در آزمايش به كار مى‌رود، مانند(وَ فَتَنَّاكَ فُتُوناً) آن گاه با كلمه فتنه معامله كلمه بلاء را كردند، كه هر دو را هم در شدت و هم در رخايى كه آدمى به آن مى‌رسد استعمال نمودند ولى ظهور آن دو و استعمالشان در شدت بيشتر است، كه در آيه (وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً)- شما را به خير و شر مى‌آزماييم، آزمودنى هر دو در هر دو معنا به كار رفته، اين بود آن مقدار از كلام راغب كه مورد حاجت ما بود[2].

(فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ)- اين ماندنش در اهل مدين متفرع بر فتنه و نتيجه آن است و در جمله‌(ثُمَّ جِئْتَ عَلى‌ قَدَرٍ يا مُوسى‌) احتمال دارد، و خيلى هم بعيد نيست كه از سياق استفاده شود كه مراد از قدر، مقدار باشد، و منظور از آن مقدار علم و عمل و تجربه‌اى باشد كه از ابتلاءات وارده در نجاتش از غم، و خروجش از مصر و ماندنش در اهل مدين به دست آورده، (و معنا اين باشد كه آن گاه با مقدارى علم و تجربه آمدى).

و بنا بر اين مجموع جمله‌( وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّيْناكَ مِنَ الْغَمِ‌) ...(يا مُوسى‌ ) يك منت باشد، و آن اين باشد كه به چند بلاء پشت سر هم مبتلا شد، تا با مقدارى از كمال كه كسب كرده و به فعليت رسانده بود به مصر بازگشت.

بعضى‌ها[3] از اين اشكال كه چرا فتنه و بلاء را منت شمرده؟ چه بسا پاسخ گويند كه: فتنه در اينجا به معناى خلوص و خلاصى است، همانطور كه طلا به وسيله آتش خالص مى‌شود، و چه بسا بگويند منت بودن آن به اعتبار ثوابى است كه در برابر آن مى‌دهند.


[1] مترس كه از مردم ستمكار رهايى يافتى. سوره قصص، آيه 25.

[2] مفردات راغب ماده فتن .

[3] روح المعانى، ج 16، ص 192.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست