نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 200
افتاد، و چون امر غير مترقب ديد كه جماد
ناگهان داراى حيات شد سخت تعجب كرد، خداى تعالى حركت آن را در آيات مورد بحث سعى
ناميد، و فرمود(فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ
تَسْعى) ولى در جاى ديگر آن را اهتزاز خوانده و فرموده(رَآها تَهْتَزُّ كَأَنَّها جَانٌّ)[1] و نيز
در آيات مورد بحث آن حيوان را مار خوانده، و در جاى ديگر اژدها، و فرموده(فَأَلْقى عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ)[2] چون
ثعبان به معناى مار بسيار بزرگ است.
(قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتَهَا
الْأُولى)- يعنى آن را بگير و نترس كه به زودى به حالت اولش (عصا) بر
مىگردانيم، اين جمله دلالت دارد بر اينكه موسى (ع) از آنچه ديده ترسيده، و در جاى
ديگر آمده كه فرمود(فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ
كَأَنَّها جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ يا مُوسى أَقْبِلْ وَ لا
تَخَفْ)[3].
البته بايد دانست كه ميان خوف و خشيت فرق است، آنچه با فضيلت شجاعت
منافات دارد خشيت است نه خوف كه به معناى دست زدن به مقدمات احتراز است، و انبياء
(ع) از خشيت منزهند نه از خوف، هم چنان كه خداى تعالى فرمود(الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ
أَحَداً إِلَّا اللَّهَ)[4].
ضم به معناى جمع كردن ميان دو چيز است، و
جناح به معناى بال مرغ، و دست و بازوى آدمى و زير بغل او است، و بعيد نيست
مراد از آن در اينجا همان معناى اخير باشد، زيرا در جاى ديگر در همين باره فرموده(أَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ)[5].
كلمه سوء به معناى هر بدى و زشتى است، بعضى[6] گفتهاند: اين تعبير در آيه شريفه
كنايه از برص است و معنايش اين است كه دست خود را جمع كن، و آن را داخل