نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 149
ولى ظاهر سياق، اين معنا را بعيد مىدارد،
براى اينكه از ظاهر سياق بر مىآيد كه كلمه ضدا كه در مقابل
كلمه عزا قرار گرفته، وصف آلهه باشد، نه مشركين، و لازمه اين آن است
كه آلهه كه ضد مشركين مىشوند عبادت مشركين را كافر گردند، ترتيبى كه در ضمائر آيه
است اين معنا را مىرساند، نه عكس آن را.
علاوه بر اين اگر عكس بود بايد مىفرمود سيكفرون بهم- به زودى
به آنها كافر مىشوند نه اينكه بفرمايد(سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ) چون كه آلهه مشركين را
عبادت نكردند تا مشركين به عبادت آنها كافر گردند.
و منظور از كفر آلهه در روز قيامت نسبت به عبادت مشركين، و ضد ايشان
شدن، اين است كه آن روز حقيقت امر بر مشركين ظاهر مىگردد، چون شان قيامت همين است
كه حقايق در آن روز روشن شود، نه اينكه حقايق آن روز موجود شوند، و اگر اين حقايق
آن روز موجود شوند، يعنى در دنيا آلهه نسبت به عبادت مشركين كافر نبوده باشند، و
آن روز كافر شوند، استدلال آيه تمام نمىشود (دقت فرمائيد) و بنا بر اين معنا،
جمله(أَ لَمْ تَرَ) به
خوبى مترتب مىشود بر جمله(كَلَّا
سَيَكْفُرُونَ ...).
كلمه از و كلمه هز به يك معنا است، و آن
عبارت است از تكان دادن به شدت، و مراد اين است كه شيطانها كفار را با شدت به سوى
شر و فساد تكان مىدهند، تحريك مىكنند، و به پيروى باطل تشويق نموده و به وسيله
تزلزل از فضيلت استقامت و ثبات بر حق گمراهشان مىسازند.
و اگر در آيه شريفه ارسال شيطانها را به خدا نسبت داده، از آنجايى كه
از باب مجازات است هيچ عيبى ندارد، چون مشركين به حق كفر ورزيدند، و خدا هم از در
مجازات شيطانها را فرستاد تا كفر و گمراهيشان را زيادتر كنند، شاهد اين معنا هم
جمله(عَلَى الْكافِرِينَ)
است، زيرا اگر از باب مجازات نبود، و فرستادن شيطانها به منظور گمراهى ابتدايى
آنها بود، مىفرمود عليهم نه اينكه به جاى ضمير اسم ظاهر
كافرين را بياورد.
اين آيه شريفه به خاطر اينكه جمله(أَ لَمْ تَرَ) در صدر آن آمده، و معناى استشهاد را
افاده مىكند، در مقام تاييد مطلب آيه قبلى است كه مىفرمايد: آلهه كفار ضد ايشان
مىشوند، نه عزت آنان، چون تحريك شيطانها، مشركين را به سوى شر و فساد و پيروى
باطل،
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 149