responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 68

كرديم همين معنى وجه اتصال آنها به ما قبلند كه فرمود:(إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ ...).

بنا بر اين خداى سبحان مى‌خواهد بفرمايد كه انسان به خاطر آن قريحه استعجالى كه دارد آن طور كه بايد قدر نعمت هدايت الهى را نمى‌داند، و ملت اقوم و ملت ديگر در نظرش يكسان است، و به همين جهت همانطور و به همان عشق و علاقه كه خير را مى‌طلبد در طلب شر مى‌رود، و به همان عجله كه به دنبال سعادت مى‌رود در پى شقاوت مى‌دود.

نكته دوم اينكه: مراد از انسان جنس آدمى است نه افراد معينى از انسانها، از قبيل كفار و مشركين، چنان كه بعضى‌[1] گفته‌اند و مراد از دعا هم مطلق طلب است نه دعاى اصطلاحى كه بعضى‌[2] خيال كرده‌اند، و مقصود از خير و شر هر آن چيزى است كه در حقيقت مايه سعادت و يا شقاوت آدمى است، نه مطلق هر چيزى كه مضر يا نافع باشد، مانند درخواست فلاح و رستگارى براى كسى كه مورد علاقه او است و درخواست خسران و نوميدى براى كسى كه مورد انزجار و خشم او است و ...

و مراد از عجله علاقه آدمى است به اينكه آنچه ميل دارد به زودى تحقق يابد، نه لجاجت و درخواست عذاب.

و ما از اين نظر مفردات آيه را معنا كرديم كه مفسرين در معانى آنها اختلاف عجيبى به راه انداخته‌اند و در وجه اتصال آيه به آيات قبل و بعدش حرفهايى مضطرب و گوناگون زده‌اند، كه چون فايده‌اى در نقل آنها نديديم از ايراد آنها و غور و بحث در پيرامونش صرفنظر نموديم، كسانى كه مايلند همه آنها را ببينند بايد به كتب تفسير مراجعه نمايند.

(وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً ...).

در مجمع البيان آمده: كلمه مبصرة به معناى مضيئة: روشنگر و منيرة: نور دهنده و نيرة: درخشنده است ابو عمرو گفته: مقصود از اين كلمه اينست كه مردم به وسيله قرآن بينا مى‌شوند، همانطور كه گفته مى‌شود ليل نائم و سر كاتم ، كسايى گفته: عرب وقتى مى‌گويد: ابصر النهار يعنى بينا كرد روز، مقصود اين است كه روشن شد[3].

و دو كلمه ليل و نهار به معناى ظلمت و نورى است كه متعاقب هم و به خاطر مواجه بودن زمين با طلوع و غروب آفتاب در زمين پديد مى‌آيند، و اين دو مانند ساير موجودات‌


[1] تفسير فخر رازى، ج 20، ص 162.

[2] ( 2 و 3) مجمع البيان، ج 6، ص 401.

[3] ( 2 و 3) مجمع البيان، ج 6، ص 401.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 68
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست