نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 6
و بيشتر در وقتى استعمال مىشود كه بخواهند
اظهار تعجب كنند، ولى در اين آيه به شهادت سياق، براى تنزيه است نه تعجب، چون سياق
كلام و غرض از آن تنزيه خداست، هر چند بعضيها[1]
اصرار دارند كه آن را براى تعجب بگيرند.
كلمه اسراء و همچنين كلمه سرى كه ثلاثى مجرد
آنست به معناى سير در شب است، وقتى گفته مىشود سرى و اسرى معنايش اين
است كه فلانى در شب راه پيمود، و وقتى گفته مىشود سرى به و اسرى به
معنايش اين است كه او را شبانه سير داد، و سير مخصوص روز يا اعم از
روز و شب مىباشد.
و كلمه ليلا مفعول فيه است و بودنش در كلام اين معنا را
افاده مىكند كه اين سير همهاش در شب انجام گرفت، هم رفتنش و هم برگشتنش.
مراد از مسجد اقصى به قرينه جمله(الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ) بيت المقدس است و
كلمه اقصى از ماده قصو و اين ماده به معناى دورى است، و
اگر مسجد بيت المقدس را مسجد الاقصى ناميده بدين جهت است كه اين مسجد نسبت به محل
زندگى رسول خدا 6 و مخاطبينى كه با اويند از مسجد الحرام خيلى دور است، زيرا محل
زندگى ايشان شهر مكه است كه مسجد الحرام در همانجا است.
و جمله(لِنُرِيَهُ مِنْ
آياتِنا) نتيجه اين سير دادن را بيان مىكند و آن اين است كه پارهاى از آيات
و نشانههاى خود را به وى نشان دهد، و اين كه گفتيم: پارهاى به خاطر
وجود كلمه من در كلام است. و سياق كلام دلالت دارد بر اينكه آن آيات
از آيات و نشانههاى عظيمى بوده، هم چنان كه در آيه ديگرى در داستان معراج به اين
معنا تصريح نموده و فرموده است (لَقَدْ رَأى مِنْ
آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى)- آيههاى بزرگى از آيات
پروردگارش را مشاهده نمود [2].
و اينكه فرمود:(إِنَّهُ هُوَ
السَّمِيعُ الْبَصِيرُ) بيان علت سير دادن او به
منظور نشان دادن آيات است، يعنى خدا چون شنوا بگفتههاى بندگان و بيناى به افعال
ايشان است و تقاضاى حال رسول خود را ديد كه چنين اكرامى را اقتضاء مىكرد لذا او
را براى نشان دادن پارهاى از آيات و نشانههايش شبانه سير داد.
در اين آيه شريفه التفات و نكتهاى به كار رفته و آن التفات از غيبت
به تكلم با غير