responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 506

(قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي)- يعنى ذو القرنين- بعد از بناى سد- گفت: اين سد خود رحمتى از پروردگار من بود، يعنى نعمت و سپرى بود كه خداوند با آن اقوامى از مردم را از شر ياجوج و ماجوج حفظ فرمود.

(فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ)- در اين جمله نيز حذف و ايجاز به كار رفته، و تقدير آن چنين است: و اين سد و اين رحمت تا آمدن وعده پروردگار من باقى خواهد ماند، وقتى وعده پروردگار من آمد آن را در هم مى‌كوبد و با زمين يكسان مى‌كند.

و مقصود از وعده يا وعده‌اى است كه خداى تعالى در خصوص آن سد داده بوده كه به زودى يعنى در نزديكى‌هاى قيامت آن را خرد مى‌كند، در اين صورت وعده مزبور پيشگويى خدا بوده كه ذو القرنين آن را خبر داده. و يا همان وعده‌اى است كه خداى تعالى در باره قيام قيامت داده، و فرموده: كوه‌ها همه در هم كوبيده گشته دنيا خراب مى‌شود. هر چه باشد قضيه را با جمله‌(وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا) تاكيد فرموده است.

(وَ تَرَكْنا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ...) از ظاهر سياق برمى‌آيد كه ضمير جمع هم به ناس برگردد، و مؤيد اين احتمال اين است كه ضمير در جمعناهم نيز به طور قطع به ناس برمى‌گردد، و چون همه ضميرها يكى است پس آن نيز بايد به ناس برگردد.

در جمله‌(بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ) استعاره‌اى به كار رفته، و مراد اين است كه: در آن روز از شدت ترس و اضطراب آن چنان آشفته مى‌شوند كه دريا در هنگام طوفان آشفته مى‌شود، و مانند آب دريا به روى هم مى‌ريزند و يكديگر را از خود مى‌رانند، در نتيجه نظم و آرامش جاى خود را به هرج و مرج مى‌دهد، و پروردگارشان از ايشان اعراض نموده رحمتش شامل حالشان نمى‌شود و ديگر به اصلاح وضعشان عنايتى نمى‌كند.

پس اين آيه به منزله تفصيل همان اجمالى است كه ذو القرنين در كلام خود اشاره كرده و گفته بود:(فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ) و نظير تفصيلى است كه در جاى ديگر آمده كه:(حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ)[1] و بهر تقدير


[1] تا روزى كه راه ياجوج و ماجوج باز شود و آنان از هر جانب پست و بلندى زمين شتابان در آيند، آن گاه وعده حق بسيار نزديك شود و ناگهان چشم كافران از حيرت فرو ماند و فرياد كنند اى واى بر ما كه از اين روز غافل بوديم و سخت به راه ستمكارى شتافتيم. سوره انبياء، آيات 96 و 97.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 506
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست