نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 415
بگو اين حق از پروردگار شما است هر كه خواهد
ايمان بياورد و هر كه خواهد منكر شود كه ما براى ستمكاران آتشى مهيا كردهايم كه
سراپردههاى آن در ميانشان گيرد، و اگر فريادرسى خواهند به آبى چون مس گداخته
كمكشان دهند، كه چهرهها را بريان مىكند. چه بد شربتى و چه بد جاى آسايشى است
(29).
آنان كه (به خدا) ايمان آوردند و نيكوكار شدند ما هم اجر نيكوكاران
را ضايع نخواهيم گذاشت (30).
بلكه (أجر عظيم) بهشتهاى عدن كه نهرها از زير درختانش جارى است خاص
آنها است در حالى كه در آن بهشت برين زيورهاى زرين بيارايند و لباسهاى سبز حرير و
ديبا پوشند و بر تختها تكيه زنند (كه آن بهشت) نيكو اجرى و خوش آرامگاهى است
(31).
بيان آيات [مفاد كلى اين آيات و ربط آنها با آيات قبل]
در اين آيات رجوع و انعطافى به ما قبل هست به آن جايى كه گفتار قبل
از داستان اصحاب كهف بدانجا منتهى گرديد، يعنى به تاسف خوردن و ناشكيبايى رسول خدا
6 از اينكه چرا مردم ايمان نمىآورند و به كتابى كه برايشان نازل شده نمىگروند.
و چرا دعوت حقه او را قبول نمىكنند. آيات مورد بحث عطف بدانجا است كه رسول خدا
6 را تسليت مىداد به اينكه سراى دنيا بلاء و امتحان است، و آنچه زينت دارد به
زودى به صورت خاك خشك در مىآيد، پس ديگر سزاوار نيست به خاطر اين مردم خود را
ناراحت كنى و دلتنگ شوى كه چرا دعوتت را نمىپذيرند و به كتاب خدا ايمان
نمىآورند.
آنچه بر تو واجب است صبر و حوصله كردن با اين مشت فقرايى است كه
ايمان آوردهاند و مدام پروردگار خود را مىخوانند، و هيچ توجهى به اين توانگران
كافر كيش كه همواره به ثروت خود و زينت حيات دنيايشان مىبالند ندارند، چون
مىدانند اين زينتها به زودى به صورت خاكى خشك مبدل مىشود، لذا همواره دنياداران
را به سوى پروردگارشان مىخوانند، و ديگر كارى به كارشان ندارند. هر كه مىخواهد
ايمان بياورد و هر كه مىخواهد كفر بورزد، چيزى به عهده رسول خدا 6 نيست، آنچه
وظيفه او است كه بايد در مواجهه با آنان رعايت كند اين است كه در صورت ايمان
آوردن، با شادمانى، و در صورتى كه ايمان نياورند، با تاسف با آنان مواجه نشود،
بلكه همان ثواب و عقاب خداى را تذكر دهد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 415