نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 386
مساله شرك در ولايت آن را آورد. استفاده شود
كه جمله اولى ولايت غير خدا را انكار مىكند، چه ولايت مستقل آنها را و چه شركت در
ولايت خداى را، و جمله دومى شركت غير خدا را در حكم، و همچنين قضاء در حكم را نفى
مىكند، يعنى ولايت همه انسانها را منحصر در خدا مىداند، ولى اين ولايت را به
ديگران هم تفويض مىكند، يعنى سرپرستى مردم را به ديگران نيز واگذار مىكند تا در
ميان آنان طبق دستور حكم نمايند، آن چنان كه واليان امر حكام و عمالى در نواحى
مملكت نصب مىكنند تا كار خود والى را در آنجا انجام دهند، و حتى امورى را كه خود
والى از آن اطلاع ندارد فيصله دهند.
و برگشت معنا به اين مىشود كه: چگونه خدا داناتر به لبث آنان نباشد،
با اينكه او به تنهايى ولى ايشان است، و مباشر حكم جارى در ايشان و احكام جاريه بر
ايشان است.
ضمير در لهم به اصحاب كهف و يا به جميع آنچه در آسمانها
و زمين است (كه از جمله قبلى به خاطر تغليب جانب عقلداران بر ديگران استفاده
مىشد) برمىگردد و يا به عقلداران در آسمانها و زمين برمىگردد، و اين وجه از نظر
اعتبار مترتب با وجوه قبلى است، يعنى از همه بهتر و معتبرتر وجه اولى سپس دومى و
در آخر سومى است.
و بنا بر اين آيه شريفه متضمن حجت است بر اينكه خدا داناتر به مدت
لبث ايشان است، يكى حجت عمومى است نسبت به علم خدا به اصحاب كهف و غير ايشان كه
جمله(لَهُ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ
أَسْمِعْ) متعرض آن مىباشد، و يكى ديگر حجتى است خاص كه علم خداى را به خصوص
سرگذشت اصحاب كهف اثبات مىنمايد، كه آيه(ما لَهُمْ
...) متضمن آن است و مىفهماند وقتى خداى تعالى ولى ايشان و مباشر در
قضاى جارى بر ايشان است آن وقت چگونه ممكن است از ديگران عالمتر به حال ايشان
نباشد؟ و چون هر دو جمله جنبه عليت را مىرساند لذا هر دو را مفعول و بدون حرف عطف
آورد.
بحث روايتى [روايتى در شرح داستان اصحاب كهف]
در تفسير قمى در ذيل آيه(أَمْ
حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ) از امام (ع) روايت
آورده كه فرمود: ما به تو آيتها و معجزههايى داديم كه از داستان اصحاب كهف
مهمتر بود، آيا از اين داستان تعجب مىكنى كه جوانانى بودند در قرون فترت كه
فاصله نبوت عيسى بن مريم و محمد 6 بود، زندگى مىكردهاند. و اما
رقيم عبارت از دو لوح مسى بوده كه داستان اصحاب كهف را روى آن حك نمودهاند
كه دقيانوس، پادشاه
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 386