نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 372
وجوه بهتر همان وجه اول است.
اين آيه از آياتى است كه معركه آراء مختلف مفسرين شده، اختلافات
زيادى در مفردات آيه دارند، اختلافهايى در مرجع ضمير جمع در آن و در ضمن اختلافات
عجيبى در باره جملات آيه از ايشان ديده مىشود كه اگر اين اختلافات را با آن
اختلافات در هم ضرب كنيم آن وقت مىتوان گفت در اين آيات هزاران قول پيدا شده و از
اين اقوال آنچه كه با سياق آيه مناسب بود آورديم چنانچه خواننده عزيز بخواهد به
همه آن اقوال پى ببرد بايد به كتب تفسيرى مطول مراجعه نمايد.
[حكايت اختلاف مردم در عدد اصحاب كهف و بيان اينكه ايشان هفت نفر
بودهاند]
خداى تعالى در اين آيه اختلاف مردم را در عدد اصحاب كهف و اقوال
ايشان را ذكر فرموده، و بنا به آنچه كه خداوند در قرآن نقل كرده- و قوله الحق-
مردم سه قول داشتهاند كه هر يك مترتب بر ديگرى است، يكى اينكه اصحاب كهف سه نفر
بودهاند كه چهارمى سگ ايشان بوده. دوم اينكه پنج نفر بودهاند و ششمى سگشان بوده
كه قرآن كريم بعد از نقل اين قول فرموده: رجم به غيب مىكردند يعنى
بدون علم و اطلاع سخن مىگفتند.
و اين توصيفى است بر هر دو قول، زيرا اگر مختص به قول دوم به تنهايى
بود حق كلام اين مىبود كه قول دومى را اول نقل كند و آن گاه اين رد خود را هم
دنبالش بياورد بعدا قول اول و بعد سوم را نقل كند.
قول سوم اينكه هفت نفر بودهاند كه هشتمى سگ ايشان بوده، خداى تعالى
بعد از نقل اين قول چيزى كه اشاره به ناپسندى آن كند نياورده، و اين خود خالى از
اشعار بر صحت آن نيست. قبلا هم كه در پيرامون محاوره اصحاب كهف در ذيل آيه(قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا
يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما لَبِثْتُمْ) بحث مىكرديم گفتيم كه اين صيغههاى جمع و آن يك صيغه مفرد نه تنها
اشعار بلكه دلالت دارد بر اينكه حد اقل عدد ايشان هفت نفر بوده و كمتر از آن نبوده
است.
و از جمله لطائفى كه در ترتيب شمردن اقوال مذكور به كار رفته اين است
كه از عدد سه تا هشت را پشت سر هم آورده با اينكه سه عدد را شمرده شش رقم را نام
برده، فرموده سه نفر، چهارمى سگشان، پنج نفر، ششمى سگشان، هفت نفر هشتمى
سگشان .
و اما كلمه رجما تميزى است كه به وصف دو قول اول به
عبارت قول بدون علم مىپردازد و رجم همان سنگسار كردن است
و گويا مراد از غيب غايب باشد، يعنى قولى كه معنايش از علم بشر غايب
است و قائلش نمىداند راست است يا دروغ، آن گاه
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 372