responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 358

[چند وجه ديگر در باره غايت بعث اصحاب كهف‌(لِيَتَسائَلُوا بَيْنَهُمْ ...)]

از آنچه گذشت معلوم شد كه چرا جمله‌(لِيَتَسائَلُوا بَيْنَهُمْ) غايت و هدف از بيدار شدن آنان قرار گرفته، و لام غايت بر سر آن آمده آرى، لام غايت در آمده تا غايت را تعليل كند، و اين غايت را با غايتى كه در جمله‌(ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى‌ لِما لَبِثُوا أَمَداً) بود منطبق سازد.

بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند: در جمله مورد بحث بعضى از غايت در جاى همه غايت قرار گرفته، يعنى مساله پرسش از يكديگر غايت منحصر نيست، بلكه غايتهاى بسيار ديگرى نيز هست كه خود به خود دنبال آن غايتى كه ذكر شده بروز مى‌كند، مثلا تنها پرسش از يكديگر را اسم برده ولى به دنبال آن پى بردن به حقيقت مطلب نيز هست، علم به قدرت كامله خدا نيز هست. ليكن علاوه بر اينكه از ظاهر لفظ آيه دليلى بر اين تفسير نيست مستلزم تكلف نيز هست هم چنان كه بر كسى پوشيده نيست‌[2].

بعضى‌[3] ديگر گفته‌اند: لام در جمله ليتسائلوا لام عاقبت است، نه لام غايت، چون استبعاد كرده‌اند از اينكه تسائل كه يك مساله پيش پا افتاده است هدف از جريان اصحاب كهف بوده باشد. ليكن به فرض هم كه لام، لام عاقبت باشد باز استبعاد او به حال خود باقى است، براى اينكه همانطور كه يك امر پيش پا افتاده بعيد است غايت و هدف از صحنه اصحاب كهف باشد عاقبت بودن آن هم بعيد است، معقول نيست كه چنين امر بى ارزشى منظور از يك صحنه‌اى بس خطير و معجزه‌اى بس عظيم بوده باشد. علاوه بر اينكه شما خواننده محترم ملتفت شديد كه غايت قرار گرفتن تسائل براى داستان اصحاب كهف هيچ بعدى نداشته بلكه امرى طبيعى است.

(قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ)- اين جمله دليل بر اين است كه يك نفر از ايشان بوده كه از ديگران از مدت مكث در غار پرسيده كه چقدر خوابيده‌ايم. و از آن برمى‌آيد كه گويا سائل خودش احساس طولانى بودن مدت مكث را كرده، چون آن كسالتى را كه معمولا بعد از خوابهاى طولانى به آدمى دست مى‌دهد در خود ديده، لذا حد اقل به شك افتاده و پرسيده:

(كَمْ لَبِثْتُمْ).

[معناى جمله:(لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ)]

(قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ)- در جواب وى مردد شده گفتند: يا يك روز يا بعضى از يك روز، و گويا اين ترديدى كه در جواب از خود نشان دادند بدين جهت بوده كه ديده‌اند


[1] روح المعانى، ج 15، ص 229 و تفسير فخر رازى، ج 21، ص 102.

[2] به نظر مى‌رسد كه هيچ اشكالى در آن نباشد و وجه تكلف در آن كاملا پوشيده است. مترجم.

[3] روح المعانى، ج 15، ص 229.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 358
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست