نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 292
هم چنين كارى نمىكنى. و ليكن اين توجيه
بىاشكال نيست و جاى مناقشه در آن هست.
و ظاهر اين است كه در عبارت مذكور مراد از مثل، همان مثل است نه عين
و عنايت در اين تعبير به اين است كه بفهماند كسى كه مثل تو است يعنى صفات تو را
دارد و روح تو را و خصائص تو را دارد اينكار را نمىكند پس تو هم كه مثل او هستى
نبايد چنين كار را بكنى پس در اين تعبير كنايى فعل نفى شده اما با نفى سببش كه
همان صفت باشد و اين جور كنايه آوردن مؤكدتر است از اينكه صريحا بگويد تو اين كار
را مكن.
و جمله(وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا لا
رَيْبَ فِيهِ) ظهور در اين دارد كه مراد از اجل، همان
مرگ است، زيرا كلمه مزبور دو قسم استعمال دارد يكى مدت زندگى از حين ولادت تا مرگ
و يكى هم سرآمد زندگى كه مقارن با مرگ است، به هر معنا كه باشد مرگ را شامل است و
اگر در اين جمله مرگ را يادآورى مىنمايد به منظور عبرت گرفتن كفار است تا شايد از
جرأت و جسارت بر خدا و تكذيب آيات او دست بردارند و بدانند كه خداى تعالى مىتواند
ايشان را دوباره زنده نموده انتقام كردار زشتشان را بگيرد.
بنا بر اين، جمله:(وَ جَعَلَ لَهُمْ
أَجَلًا لا رَيْبَ فِيهِ) ناظر به جمله(ذلِكَ جَزاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآياتِنا) مىباشد كه در صدر آيه قرار داشت و آيه آن معنايى را مىدهد كه آيه( وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ
مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ) ...(أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) ...(وَ أَنْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ )[1] در
مقام افاده آن است.
اين معنا استظهارى است كه ما از آيه مورد بحث كرديم.
بعضى[2] از مفسرين
احتمال دادهاند كه: مراد از اجل، روز قيامت باشد، و ليكن اين معنا با سياق آيه
سازگار نيست براى اينكه قبل از اين جمله داستان انكار معاد را از ايشان نقل
مىكرد، و عليه آن احتجاج مىكرد كه خدا قادر است دوباره زندهشان كند، و در چنين
زمينهاى مناسب نيست قيامت را مسلم و لا ريب فيه بگيرد.
و نظير اين كلام گفتار بعضى[3]
ديگر است كه جمله(وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا لا رَيْبَ فِيهِ) را يك احتجاج ديگرى براى اثبات معاد دانستهاند.
و به هر حال چه مراد از اجل روز مرگ باشد و چه روز قيامت خيلى مهم
نيست چون نتيجهاى ندارد فقط خواستيم بگوئيم اين احتجاج خالى از تكلف نيست.