responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 241

و در مفردات گفته: غسق شب به معناى شدت ظلمت شب است‌[1].

مفسرين در تفسير اول آيه اختلاف كرده‌اند، و از ائمه اهل بيت (ع) به طريق شيعه روايت شده كه فرموده‌اند:(لِدُلُوكِ الشَّمْسِ) هنگام ظهر و(غَسَقِ اللَّيْلِ) نصف شب است، و به زودى ان شاء اللَّه در بحث روايتى آينده به آن اشاره خواهد شد.

و بنا بر اين روايت، آيه شريفه از اول ظهر تا نصف شب را شامل مى‌شود، و نمازهاى واجب يوميه كه در اين قسمت از شبانه روز بايد خوانده شود چهار نماز است، ظهر و عصر و مغرب و عشاء، و با انضمام نماز صبح كه جمله: و(قُرْآنَ الْفَجْرِ) دلالت بر آن دارد نمازهاى پنجگانه يوميه كامل مى‌شود.

و اينكه فرموده: و(قُرْآنَ الْفَجْرِ) عطف است بر كلمه الصلاة كه تقديرش چنين مى‌شود: و اقم قرآن الفجر كه مراد از آن نماز صبح است، و چون مشتمل بر قرائت قرآن است آن را قرآن صبح خوانده، چون روايات همه متفقند بر اينكه مراد از(قُرْآنَ الْفَجْرِ) همان نماز صبح است.

و همچنين روايات از طرق عامه و خاصه متفقا جمله‌(إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً) را تفسير كرده‌اند به اينكه: نماز صبح را هم ملائكه شب (در موقع مراجعت) و هم ملائكه صبح (در موقع آمدن) مى‌بينند، و ما به زودى به بعضى از آن روايات اشاره خواهيم كرد ان شاء اللَّه.

[امر به رسول 6 به تهجد نيمه شب و دعا و استمداد از خداوند]

(وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‌ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً).

كلمه تهجد از ماده هجود است كه در اصل به معناى خواب است، و تهجد به طورى كه بسيارى از اهل لغت گفته‌اند به معناى بيدارى بعد از خواب است، و ضمير در به به قرآن يا به كلمه بعض كه از كلمه من الليل استفاده مى‌شود برمى‌گردد، و كلمه نافله از ماده نفل به معناى زيادى است، و چه بسا گفته شده كه كلمه من الليل از قبيل اغراء تحريك و تهيج و نظير عليك بالليل- بر تو باد شب مى‌باشد، و حرف فاء كه بر سر فتهجد آمده نظير فاء در(فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ)[2] است.

و معناى آيه چنين است كه قسمتى از شب را پس از خوابيدنت بيدار باش و به قرآن (يعنى نماز) مشغول شو، نمازى كه زيادى بر مقدار واجب تو است.

كلمه مقام در جمله‌(مَقاماً مَحْمُوداً) ممكن است مصدر ميمى و به معناى بعث باشد،


[1] مفردات راغب، ماده غسق .

[2] سوره نحل، آيه 51.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 241
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست