نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 181
كه در نتيجه معناى آيه چنين مىشود:
مشركين كسانى و چيزهايى مىپرستند و آن را خداى خود قرار مىدهند كه مقربترين
آنها در جستجوى وسيلهاى به درگاه اويند تا چه رسد به غير مقربين .
سپس گفته ممكن هم هست جمله يبتغون الوسيلة را متضمن
معناى يحرصون گرفته و چنين معنا كنيم: اينها هستند كه مشركين
خداى خود پنداشتهاند، و حال آنكه همين خدايان خود حرص و شتاب دارند كه از ديگران
به درگاه خدا نزديكتر باشند و چون راه تقرب را اطاعت و زيادى خير و صلاح مىدانند
بيشتر اطاعت مىكنند و مانند ساير بندگان خدا بيشتر به خير و صلاح مىپردازند،
بيشتر مىترسند، و بيشتر اميد مىدارند، آن وقت چگونه مشركين ايشان را آلهه خود
مىگيرند [1].
و البته معناى بدى نيستند، در صورتى كه سياق آيه با آنها بسازد، ليكن
آن طور كه بايست سازگارى ندارد، هر چند كه معناى دوم به سياق آيه از اولى نزديكتر
است.
بعضى[2] ديگر
گفتهاند: معناى آيه اين است كه: اينها هستند كه مشركين آنان را خداى خود
خوانده و عبادتشان مىكنند و معتقدند كه معبود ايشانند و سعى مىكنند با پرستيدن
آنها وسيلهاى و تقربى به درگاه خدا پيدا كنند، و هر يك سعى مىكند با پرستش بيشتر
از ديگران سبقت جسته مقربتر شود اين معنا هم به هيچ وجه با الفاظ آيه تطبيق
نمىكند.
مىگويند: عذاب شديد هميشه به معناى آن عذابى است كه قومى را مستاصل
و منقرض كند آن وقت در اين آيه كه در مقابل عذاب شديد مساله هلاكت را قرار داده لا
بد معنا و مراد از هلاكت مرگهاى طبيعى و تدريجى افراد است، و در نتيجه معناى آيه
چنين مىشود هيچ قومى نيست مگر اينكه ما مردمش را قبل از قيامت يا
مىميرانيم و يا به عذاب استيصال و مرگ دسته جمعى مبتلا مىكنيم تا بعد از آن
قيامت را بپا كنيم هم چنان كه در جاى ديگر فرمود:(وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً)[3] و لذا بعضى گفتهاند كه هلاك وى مربوط به قراء و اقوام
صالح، و تعذيب مربوط به قراء و اقوام طالح است.