نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 180
عملى است كه مشركين بتپرست مىكنند، چرا كه
آنان متوسل به درگاه خدا مىشوند، ولى تقرب و عبادت را نسبت به ملائكه و جن و
اولياى انس انجام مىدهند، و عبادت خداى را ترك مىكنند، نه او را عبادت مىكنند و
نه به او اميدوارند و نه از او بيمناك، بلكه همه اميد و ترسشان نسبت به وسيله است،
و لذا تنها وسيله را عبادت مىكنند، و اميدوار رحمت وسيله و بيمناك از عذاب آن
هستند آن گاه براى تقرب به آن وسيله، كه به زعم ايشان يا ملائكه است و يا جن و يا
انس متوسل به بتها و مجسمهها شده خود آن خدايان را رها مىكردند، و بتها را مىپرستيدند،
و با دادن قربانيها به آنها تقرب مىجستند. خلاصه اينكه ادعاى اصليشان اين بود كه
ما به وسيله بعضى از مخلوقات خدا، به درگاه او تقرب مىجوئيم ولى در مقام عمل آن
وسيله را بطور مستقل پرستش نموده، از خود آنها بيمناك و به خود آنها اميدوار
بودند، بدون اينكه خدا را در آن منافع مورد اميد، و آن ضررهاى مورد بيم مؤثر
بدانند، پس در نتيجه بتها و يا خدايان را شريك خدا در ربوبيت و پرستش مىدانستند.
حال اگر مراد از جمله(أُولئِكَ
الَّذِينَ يَدْعُونَ) ملائكه گرام و يا صلحاى
مقربين از جن، و يا انبياء و اولياء از انس باشد قهرا مراد از جستجوى
وسيله و اميد رحمت و ترس از عذاب همان معناى ظاهرش
خواهد بود.
و اگر مراد اعم از اين باشد به طورى كه شامل شياطين جن، و فاسقين از
انس از قبيل فرعون و نمرود و امثال آنها نيز بشود آن وقت مراد از جستجوى
وسيله به سوى خدا همان خضوع و سجود و تسبيح تكوينى خواهد بود، كه قبلا بيان
نمود (و براى همه موجودات اثباتش كرد) و هم چنين خوف و رجايشان مربوط به ذات ايشان
خواهد بود.
بعضى[1] از مفسرين
تمامى ضميرهاى جمع را كه در آيه وجود دارد به كلمه اولئك
برگرداندهاند، ولى در معنا اشتباه كرده آيه را چنين معنا كردهاند كه: آن
انبيايى كه ايشان به جاى خدا مىپرستند و مردم را به سوى حق مىخوانند، يا خداى را
مىخوانند، و به درگاه او تضرع برده در جستجوى تقرب به سوى اويند و ليكن
همانطور كه مىبينيد معناى صحيحى نيست.
در كشاف در معناى آيه گفته است: يعنى خدايان آنها خودشان در جستجوى
وسيله و تقرب به سوى خدايند، و كلمه ايهم را بدل از واو يبتغون
و كلمه اى را موصوله گرفته