نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 107
خونريزى از حد تجاوز كند كه كشته بىگناه به
وسيله قانون يارى شده (33).
به مال يتيم هم نزديك مشويد مگر بنحوى كه تصرف در آن بهتر باشد براى
يتيم از تصرف نكردن، (و هم چنان مال او را نگه داريد) تا به حد رشد برسد، و (نيز)
به عهد خود وفا كنيد، كه از عهدها نيز بازخواست خواهيد شد (34).
و چون ترازودارى مىكنيد كيل تمام بدهيد و با وزنى مستقيم و يكسان
بدهيد و بستانيد اين هم (براى دنيايتان) خوبست و هم در آخرت عاقبت بهترى دارد
(35).
دنبال چيزى را كه بدان علم ندارى مگير كه گوش و چشم و دل در باره همه
اينها روزى مورد بازخواست قرار خواهى گرفت (36).
در زمين با نخوت و غرور قدم مزن تو نه مىتوانى زمين را بشكافى و نه
به بلندى كوهها مىرسى (خلاصه نمىتوانى هر چه بخواهى بكنى) (37).
همه اينها گناهش نزد پروردگارت كيفر بد دارد (38).
اينها از جمله وحىهايى است كه پروردگارت از حكمت بسويت فرستاد و
(نيز) با خداى تعالى خدايانى ديگر مگير تا ملامت زده و رانده از رحمت خدا به جهنم
نيفتى (39).
بيان آيات [قضاء تشريعى خداوند به نپرستيدن جز او]
اين آيات بعضى از كليات دين را ذكر مىكند، و در حقيقت دنباله آيه
شريفه(إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ
...) است.
جمله(أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا
إِيَّاهُ) نفى و استثناء و كلمه أن مصدريه است، ممكن هم هست
بگوئيم لا تعبدوا نهى و استثناء و كلمه أن مصدريه و يا
مفسره است و به هر حال مجموع مستثنى و مستثنى منه به دو جمله تقسيم مىشود، نظير
اينكه بگوئيم او را بپرستيد و غير او را نپرستيد و به وجه
ديگر، برگشت هر دو جمله به يك حكم است، و آن اينكه بايد او را با اخلاص
بپرستيد .
و اين جمله چه برگشت به دو جمله كند و چه به يك جمله، در هر حال چيزى
است كه قضاى الهى متعلق بدان شده است، البته قضاى تشريعى خدا كه متعلق به احكام و
مسائل تشريعى مىشود، و معناى يك طرفى كردن و حكم قاطع مولوى نمودن را مىرساند، و
اين قضاء همانطور كه شامل اوامر خدا مىشود شامل نواهى او نيز مىگردد، همانطور كه
احكام مثبته را
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 107