نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 89
مؤلف: اين معنا كه
مقصود از درخت طيب خرما است در روايات ديگرى نيز از رسول خدا 6 نقل شده، ولى بيش
از اين دلالت ندارد كه درخت خرما يكى از انواع شجره طيبه است، ذيل اين روايت كه
شجره خبيثه را عبارت از حنظله دانسته، با روايتى كه هم اكنون نقل مىكنيم منافات
دارد.
و در همان
كتاب است كه ابن مردويه از ابى هريره نقل كرده كه گفت:
عدهاى از
اصحاب رسول خدا 6 نشسته بودند، آيه شريفه(اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ) را به ميان آورده،
به آن جناب عرض كردند: به نظر ما شجره خبيثه همان كماة
(قارچ) مىباشد، حضرت فرمود: كماة كه از من (نعمت آسمانى) است و آبش
براى چشم شفاء است. و همچنين عجوة [1]
از بهشت و مايه شفاء از سموم است[2].
مؤلف: مانند
اين سخن در حنظله هم مىآيد، زيرا آن نيز خواص طبى بسيارى دارد. و در همان كتاب است
كه بيهقى در كتاب سنن خود از على (ع) روايت كرده كه فرمود: كلمه
حين به معناى شش ماه است[3].
مؤلف: اين
روايت نيز مانند روايات قبلى مورد اشكال است.
و در كافى به
سند خود از عمرو بن حريث نقل مىكند كه گفت: از امام صادق (ع) در باره آيه شريفه(كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ) سؤال كردم،
فرمودند: رسول خدا 6 اصل آن، و امير المؤمنين (ع) فرع آن، و امامان از ذريه او،
شاخههاى آن، و علم امامان ميوه آن، و شيعيان ايشان برگهاى آن است، سپس فرمود: آيا
در اين زيادى هست (كه ديگران هم از آن سهمى ببرند) مىگويد گفتم: نه به خدا قسم.
فرمود: قسم به خدا هر مؤمنى كه متولد مىشود، برگى به اين درخت افزوده مىگردد، و
هر مؤمنى كه بميرد يك برگ از آن مىافتد[4].
مؤلف: اين
روايت مبتنى بر اين است كه مراد از كلمه طيبة رسول خدا 6 باشد، و حال آنكه كلمه،
در كلام خداى سبحان، بر انسان اطلاق
[1] عجوه- خرمايى كه در پوستهاش باشد. المنجد، ماده
عجو .