responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 66

تمكن از قهر و غلبه نيست، و كسى در اين شكى ندارد، به همين جهت مى‌گوييم نبايد آن را يك نوع تسلط شمرد، و وقتى از مصاديق تسلط نشد، قهرا استثناء منقطع مى‌شود.

بله اين معنا هست كه گاهى در اثر دعوت، ميل و شوقى در نفس انسان نسبت به عملى كه به آن دعوت شده پيدا مى‌شود، و در نتيجه در پذيرفتن دعوت، رام‌تر مى‌گردد، و دعوت كننده به همين وسيله بر نفس دعوت شونده مسلط مى‌گردد ليكن اين در حقيقت تسلط دعوت كننده بر نفس مدعو نبوده بلكه تسليط خود مدعو است، و به عبارت ديگر اين شخص مدعو است كه با زود باورى خود، دعوت كننده را بر نفس خود تسلط داده و دل خود را ملك او كرده، تا به هر طرف كه مى‌خواهد بگرداند، نه اينكه دعوت كننده از ناحيه خود، تسلطى بر نفس مدعو داشته باشد، و لذا ابليس هم، تسلط از ناحيه خود را نفى نموده و مى‌گويد: من از ناحيه نفس خودم تسلطى بر نفس شما نداشتم. نه اينكه شما دلهايتان را در اختيار من قرار نداديد، به شهادت اينكه دنبالش مى‌گويد:(فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ)[1] پس باز هم استثناء منقطع شد زيرا مستثنى از جنس مستثنى منه نيست.

و اين همان نحو تسلطى است كه خداى سبحان در آيه‌(إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ)[2] و همچنين در آيه‌(إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ)[3] اثبات مى‌كند، و اين آيات همانطور كه ملاحظه مى‌فرماييد، ظهور در اين دارد كه سلطنت ابليس بر مردم فرع پيروى خود مردم، و شرك ورزيدن ايشان است، نه به عكس، يعنى اينگونه نيست كه پيروى مردم از شيطان و شرك ورزيدنشان، اثر سلطنت شيطان باشد.

و چون شيطان، به هيچ وجه سلطنتى بر مردم ندارد، دنبال نفى آن، با بكار بردن فاء تفريع اين نتيجه را مى‌گيرد كه:(فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ) يعنى وقتى كه من به هيچ وجهى از وجوه- هم چنان كه از نكره آمدن سلطان در سياق نفى، و نيز از تاكيد كردن مطلب با كلمه من در جمله‌(وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ) بر مى‌آيد- سلطنتى بر شما


[1] پس مرا ملامت نكنيد، بلكه نفس خود را ملامت كنيد. سوره ابراهيم، آيه 22.

[2] تنها سلطان او( شيطان) بر كسانى است كه او را ولى خود گرفته‌اند و كسانى كه به خدا شرك ورزيده‌اند. سوره نحل، آيه 100.

[3] به درستى كه تو بر بندگان من سلطنت ندارى، مگر گمراهانى كه از تو پيروى كنند.

سوره حجر، آيه 42.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 66
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست