responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 57

بنا بر اين، دائما خلقت عالم، از مرحله‌اى به مرحله‌اى و از هدفى به هدف شريف ترى پيش مى‌رود، تا آنكه به هدفى برسد كه هدفى بالاتر از آن نيست، و آن بازگشت به سوى خداى سبحان است، هم چنان كه خودش فرمود:(وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‌)[1].

و كوتاه سخن اين كه: فعل و عمل، وقتى حق است كه در آن خاصيتى باشد كه منظور فاعل از آن فعل، همان خاصيت باشد، و با عمل خود به سوى همان خاصيت پيش برود، و اما اگر فعلى باشد كه فاعل، منظورى غير از خود آن فعل نداشته باشد، آن فعل باطل است، و اگر فعل باطل براى خود نظام و ترتيبى داشته باشد، آن فعل را بازيچه مى‌گويند همانند بازى بچه‌ها كه حركات و سكناتشان براى خود، نظام و ترتيبى دارد، ولى هيچ منظورى از آن ندارند بلكه تنها منظورشان ايجاد آن صورتى است كه در نفس خود قبلا تصوير كرده و دلهايشان نسبت به آن صورت شايق شده است.

فعل خداى تعالى هم (خلقت اين عالم) از اين نظر حق است كه در ما وراى خود و بعد از زوال آن فعل اثر و دنباله و هدفى باقى مى‌ماند، و اگر غير اين بود، و دنبال، اين عالم اثرى باقى نمى‌ماند، فعل خداى تعالى نيز باطل بود، و ناچار اين عالم را به منظور رفع خستگى و سرگرمى و تسكين غم و غصه‌ها و يا تفرج و تماشا، يا رهايى از وحشت تنهايى و امثال اينها خلق كرده بود، ليكن از آنجايى كه خداى سبحان عزيز و حميد است، و با داشتن عزت هيچ نوع ذلت و فقر و فاقه و حاجتى در ذاتش راه ندارد، مى‌فهميم كه از عمل خود، يعنى خلقت اين عالم، غرض و هدفى داشته است.

از آنچه گذشت اين معنا روشن مى‌شود كه حرف باء در كلمه بالحق باء مصاحبت است، و اينكه بعضى‌[2] گفته‌اند: باء سببيت و يا باء آلت است و معناى آن:

خلق كرد بوسيله قبول حق و يا به غرض حق مى‌باشد، صحيح نيست.

(إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ وَ ما ذلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ).

عزيز در اينجا به معناى شاق و دشوار است، و خطاب در آيه به عموم بشر است، منتهى اينكه پيامبر اكرم 6 را در(أَ لَمْ تَرَ) كه قبل از اين جمله بود، و همچنين بعد از اين آيه مى‌آيد و نيز در كلمه ذلك مورد خطاب قرار داده از باب مثال است ولى منظور عموم بشر است.


[1] به درستى كه منتهى و سرانجام كار به سوى پروردگار تو است. سوره نجم، آيه 42.

[2] مجمع البيان، ج 4، ص 210، طبع بيروت.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 57
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست