responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 537

دعوت كند.

وجه فساد اين تفسير اين است كه هر چند وجهى دقيق است، و ليكن اين نتيجه را نمى‌دهد كه هر طريق مختص به كسانى باشد كه مناسب آن طريقند، زيرا گاه مى‌شود كه موعظه و مجادله در خواص هم اثر مى‌گذارد، هم چنان كه گاهى در معاندين هم مؤثر مى‌افتد و گاه مى‌شود كه مجادله به نحو احسن در باره عوام كه الفتشان همه با رسوم و عادات است نيز مؤثر مى‌شود، پس نه در لفظ آيه دليلى بر اين اختصاص داريم، و نه در خارج و واقع امر.

و نيز اين را گفتيم تا فساد گفتار بعضى‌[1] ديگر روشن شود كه گفته‌اند: مجادله به نحو احسن اصلا دعوت نيست، بلكه غرض از آن چيز ديگرى است مغاير با دعوت و آن صرف اقناع دشمن و ساكت نمودن او است، تا ديگر نپندارد كه سرمايه‌اى علمى دارد، و نتواند با حق بجنگد، صاحب اين حرف سپس گفته: و لذا مى‌بينيم كه مساله جدال در آيه شريفه عطف به آن دو نشده و نفرموده: ادع الى سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و الجدال الاحسن بلكه سياق را بهم زده و جدال را در سياقى ديگر آورده و فرموده:

(وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ).

وجه فساد اين حرف اين است كه گوينده آن از حقيقت قياس جدلى غفلت ورزيده زيرا قانع و ساكت نمودن خصم، هر چند نتيجه قياس جدلى است ليكن اين نتيجه دائمى نيست، چه بسا اتفاق، مى‌افتد اين قياس جدلى از مقدماتى كه مقبول و يا مسلم خصم است مركب مى‌شود و منظور از آن ساكت نمودن او نيست، مانند قياس‌هاى جدلى در امور عملى و علوم غير يقينى از قبيل فقه و اصول و اخلاق و فنون ادبيات و مراد، الزام و اسكات هم نيست، علاوه بر اين، اسكات و الزام هم در جاى خود به قدر خود دعوت است همانطور كه موعظه دعوت است، تنها صورت آن دو تفاوت مى‌كند بله اين را قبول داريم كه اگر قرآن كريم مجادله به نحو احسن را عطف بر آن دو نكرد، و بخاطر آن سياق را عوض نمود كه در مجادله معنايى از منازعه و غلبه بر خصم خوابيده است.

(وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ).

در مفردات گفته است: عقوبت و عقاب و معاقبه تنها در مورد عذاب بكار مى‌رود[2].


[1] تفسير فخر رازى، ج 20، ص 139.

[2] مفردات راغب، ماده عقب .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 537
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست