responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 530

(شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ).

اجتباء از ماده جبايه است كه به معناى جمع‌آورى كردن است، و اجتباء خدا انسان را به اين معنا است كه او را خالص براى خود سازد و از مذهب‌هاى مختلف جمع‌آوريش نمايد، و در اينكه بعد از توصيفش به شكر نعمت بدون فاصله كلمه اجتباء را آورد اشعار به اين است كه شكر نعمت، علت اجتباء بوده است و اين تفسير آنچه را كه ما در سوره اعراف براى آيه (وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ‌) كرديم تاييد مى‌كند، زيرا در آنجا گفتيم حقيقت شكر اخلاص در عبوديت است.

(وَ آتَيْناهُ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ).

مقصود از حسنه در دنيا ، معيشت نيكو است، و ابراهيم (ع) داراى ثروتى فراوان و مروتى عظيم بوده، ما در تفسير سوره يوسف در ذيل آيه ششم و نيز در معناى هدايت و صراط مستقيم در تفسير سوره فاتحه و در معناى آيه‌(وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ)[1] بحثهاى مفصلى داشتيم به آنجا مراجعه شود.

و در اينكه ابراهيم (ع) را به صفات مذكور توصيف فرموده اشاره به اين است كه اين صفات آثار نيك اين دين حنيف است، اگر انسان به اين دين در آيد، او را به تدريج به راهى مى‌اندازد كه ابراهيم (ع) را بدان انداخت.

(ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ).

در اين آيه دو صفت را از ابراهيم (ع) دوباره آورده، و اين تكرار براى اشاره به اين است كه نسبت به آن دو صفت عنايت بيشترى داشته است.

[معناى آيه:(إِنَّما جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ ...) و مقصود از اختلاف يهود در سبت و وجوهى كه در اين باره گفته شده است‌]

(إِنَّما جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ ...).

در مفردات گفته: كلمه سبت در اصل به معناى قطع است، و از همين جهت به قطع سير، مى‌گويند سبت السير، و نيز سبت الشعر، تراشيدن مو است، و سبت الانف، بريدن بينى از ته است بعضى گفته‌اند: خداى تعالى روز شنبه را بدين جهت سبت خوانده كه خداوند خلقت آسمانها و زمين را در روز يك شنبه شروع كرد و شش روز طول كشيد روز هفتم كه همان شنبه مى‌شود عمل خود را قطع كرد، و بدين جهت روز شنبه را سبت خوانده.

و جمله سبت فلان به اين معنا است كه فلانى وارد در شنبه شد و در جمله (يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً) بعضى گفته‌اند يعنى روز قطعشان از عمل، و در معناى جمله‌(وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ)


[1] سوره بقره، آيه 130.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 530
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست