responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 495

مى‌خوانى بگو اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم ، بلكه فرموده: هر وقت قرآن مى‌خوانى از خدا پناه بخواه.

با اين بيان روشن مى‌گردد كه گفتار بعضى‌[1] از مفسرين كه گفته‌اند: مراد از قرائت، اراده قرائت است، يعنى وقتى مى‌خواهى قرآن خواندن را شروع كنى بگو فلان ...، و در آيه شريفه بطور مجاز فرموده هر وقت قرآن مى‌خوانى، و اين اطلاق از قبيل اطلاق مسبب و اراده سبب است، خالى از يك نوع سهل‌انگارى نيست.

(إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ).

اين جمله در مقام تعليل امرى است كه در آيه قبلى راجع به استعاذه آمده بود، و معناى مجموع آن اين مى‌شود كه هر وقت قرآن مى‌خوانى پناه ببر به خدا از شر شيطان، زيرا تنها كسانى از شر او ايمنند كه به خدا ايمان آورده و بر او توكل كرده باشند.

[استعاذه به خدا و توكل بر خدا است و ايمان و توكل دو ملاك صدق عبوديت هستند و فرد متصف به آن دو خارج از سلطه شيطان است‌]

از اين آيه دو نكته استفاده مى‌شود:

اول اينكه: استعاذه به خدا، توكل بر خدا است، زيرا خداى سبحان در تعليل لزوم استعاذه، بجاى استعاذه توكل را آورده و سلطنت شيطان را از متوكلين نفى كرده.

دوم اينكه: ايمان و توكل، دو ملاك صدق عبوديت‌اند، كه ادعاى عبوديت با نداشتن آن دو، ادعايى كاذب است، آيه‌(إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ)[2] كه حكايت خطاب پروردگار به ابليس است نيز همين معنا را مى‌رساند، يعنى سلطنت شيطان را از بندگان خود نفى نموده است، چيزى كه هست در آيه مورد بحث بجاى بندگان، افراد با ايمان و متوكل را آورد.

اعتبار عقلى هم با اين معنا مى‌سازد، زيرا توكل عبارت است از اينكه: انسان زمام تصرف در امور خود را بدست غير خود دهد، و تسليم او شود كه هر چه او صلاح ديد و كرد همان را صلاح خود بداند، و اين خود اخص آثار عبوديت است.

(إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ).

ضميرهاى مفرد سه‌گانه به كلمه شيطان بر مى‌گردد، و معناى آيه اين است كه‌


[1] روح المعانى، ج 14، ص 228 و مجمع البيان، ج 6، ص 384 و تفسير فخر رازى، ج 20، ص 114.

[2] بندگان من كسانيند كه تو بر آنان سلطنت نتوانى داشت، مگر آن گمراهانى كه خود تو را پيروى كنند. سوره حجر، آيه 42.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 495
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست