responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 460

اين است كه شهيدان و گواهان مورد بحث، عليه امت خود شهادت مى‌دهند كه در دنيا چه كارهايى كردند، و نيز قرينه است بر اينكه لا بد مراد از اينكه فرمود به كفار اجازه داده نمى‌شود اين است كه اجازه سخن گفتن و عذر خواستن داده نمى‌شود، و اگر اجازه‌شان نمى‌دهند براى اين است كه زمينه و فرصت براى اداى شهادت شهود فراهم شود، خلاصه امت ساكت شوند تا گواهان، گواهى خود را بدهند، هم چنان كه آيات ديگرى نيز اشاره‌اى بر اين دارد مانند آيه:(الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‌ أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ)[1] و آيه‌(هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ، وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ)[2].

[قيامت روز پاداش و كيفر است نه روز عمل و راهى به بازگشت از آن به حيات دنيوى نيست‌]

علاوه بر اين، سياق جمله مورد بحث افاده مى‌كند كه مراد از جمله مذكور اين است كه اجازه‌شان نمى‌دهند كه با زدن حرفهايى و بكار بردن حيله‌هايى شر قيامت را از خود دور كنند، و خلاصه مى‌خواهد برساند كه هيچ راهى به تدارك ما فات و اصلاح آنچه از اعمال دنيائيشان فاسد گشته ندارند و اين اصلاح و تدارك ناگزير به يكى از دو راه است، يا به عذر خواهى و يا به اينكه اجازه‌شان بدهند كه برگردند و از ابتدا شروع به عمل صالح كنند، راه دومى را جمله‌(وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ) بسته است، و راه اول را هم كه عذر خواهى باشد جمله‌(ثُمَّ لا يُؤْذَنُ) سد نموده است.

از همين جا معلوم مى‌شود كه معناى جمله‌(وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ) اين است كه از ايشان نمى‌خواهند كه در مقام راضى كردن خدا بر آيند، و خدا را از خود خوشنود سازند، و اين بيان، بيان عدم امكان تدارك ما فات است، مى‌خواهد بفهماند چنين چيزى ممكن نيست، و محال است كه بار ديگر برگشته و اطاعت كنند چون روز قيامت روز پاداش و كيفر است نه روز عمل، و راهى هم براى برگشتن بسوى دنيا وجود ندارد، تا اينكه به عمل صالح بپردازند.

و اين هر دو معنا را خداوند در موارد ديگرى از كلامش به زبان ديگرى بيان فرموده از آن جمله در معناى اول، يعنى برگشت به عمل صالح در همان قيامت فرموده:(يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ)


[1] در اين روز بر دهانشان مهرى مى‌نهيم و به تكلم در مى‌آوريم دست‌هايشان راى و شهادت مى‌دهند پاهايشان. سوره يس، آيه 65.

[2] اين روزى است كه كافران سخن نمى‌گويند و اجازه داده نمى‌شوند كه عذر خواهى كنند. سوره مرسلات آيه 35 و 36

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 460
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست