responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 452

در نفس پيدا شده است آن گاه در ادله حكماء بر اينكه علم انسان به خودش علم حضورى است (نه حصولى و نقشى) مناقشه‌هاى عجيبى كرده است.

ما در پاسخ وى مى‌گوييم: عموم آيه شريفه منصرف به علمهاى معمولى، يعنى علم حصولى است كه شاهدش همان آيه‌اى است كه قبلا اشاره كرديم. و اينكه فرمود:(وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ) اشاره است به مبادى اين علم كه خداى تعالى به انسان انعام كرده چون مبدأ تمامى تصورات، حواس ظاهرى است، كه عمده آنها حس باصره و حس سامعه است. و آن حواس ديگر يعنى لامسه و ذائقه و شامه به اهميت آن دو نمى‌رسند، و مبدأ تصديق و فكر، قلب است.

(أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ ...).

در مجمع البيان گفته: كلمه جو به معناى هواى دور از زمين است. و بنا به گفته او معناى آيه چنين است: آيا به مرغان نمى‌نگرند كه چگونه در فضاى دور و در جو آسمان مسخر خدا هستند؟ آن گاه نتيجه اين نگريستن و تفكر را بيان نموده مى‌فرمايد:(ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ)[1].

[سبب حقيقى پرواز مرغان در هوا خداى تعالى است و اسباب طبيعى منتهى به مسبب الاسباب مى‌شوند]

در اينجا خداى تعالى سبب نگهدارى مرغان را در فضا منحصر به خود كرده با اينكه مى‌بينيم كه اسباب طبيعى نيز در پرواز مرغان در فضا مؤثرند، و از سوى ديگر مى‌دانيم كه خداى تعالى در كلام مجيدش ناموس عليت و معلوليت را تصديق نموده، سببيت اسباب طبيعى را قبول دارد پس چگونه در مساله پرواز مرغان، آن را انكار كرده است؟.

اين سؤالى است كه در آيه شريفه به نظر مى‌رسد و ليكن بايد دانست كه ايستادن و راه رفتن مرغان در فضا و سقوط نكردنشان به هر گونه‌اى كه باشد و مستند به هر سببى كه بوده باشد خودش و سببش و رابطه‌اى كه ميان آن سبب و اين سبب (پرواز) برقرار است همه مستند به خداى تعالى و صنع او هستند. او است كه وجود را بر طير و بر سبب طيرانش و رابطه ميان آن سبب و آن طيران افاضه فرموده. پس سببى كه وجود را به آن سبب افاضه كرده حقيقى است هر چند كه متوقف بر سبب طبيعى و قريب نيز باشد، پس سبب حقيقى اين موجود منحصرا خداى تعالى است، هر چند موقوف بر سبب‌هاى طبيعى نزديكش هست.

و معناى اينكه گفتيم كه: وجودش متوقف بر سببش هست اين نيست كه سبب بعد از آنكه وجود خود را از خداى تعالى گرفت به او افاضه مى‌كند، بلكه معنايش اين است كه‌


[1] مجمع البيان، ج 6، ص 376.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست