responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 408

شرك و ساير گناهان مولوى دارند، و اگر ما بخواهيم ظلم را به معناى اعم بگيريم كه ترك اولى را هم شامل شود سخنى از پيش خود گفته‌ايم كه با سياق آيه مخصوصا جمله‌(وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى) كه ظهور در تهديد دارد، سازگارى ندارد.

و اما جواب سوم: براى اينكه دليلى از ناحيه لفظ بر آن نيست.

(وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ)- اين آيه استدلال از مطلبى است كه در تقدير است، و جمله شرطيه‌اى كه در صدر آيه بود بر آن دلالت دارد، و تقدير كلام چنين است: در مؤاخذه ايشان عجله نمى‌شود، و ليكن عقب انداخته مى‌شود تا اجل مسمى و مدت معين، و اجل مسمى نسبت به فرد فرد انسان همان مرگ اوست، و نسبت به امتها، انقراض ايشان، و نسبت به عموم بشر همان نفخ صور و آمدن قيامت است، و اين سه معنى در قرآن كريم براى اجل مسمى آمده، يك جا فرموده:

(وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى)[1] و يك جا فرموده:(وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ)[2] و در جاى ديگر فرموده:(وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ)[3].

(وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنى‌ ...).

اين آيه دوباره به مساله نسبت دادن مشركين دختران را به خداى تعالى و پسران را به خود، برگشته، مى‌فرمايد: دختران را كه به خدا نسبت مى‌دادند از اين جهت بود كه از دختردارى كراهت داشتند، و پسران را كه به خود نسبت مى‌دادند از اين جهت بود كه از پسر دارى خوشحال مى‌شدند، و پسران را دوست مى‌داشتند.

پس اينكه فرمود:(وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ) منظور دختران است، و جمله‌(وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ) معنايش اين است كه زبانهايشان از خبرى دروغ خبر مى‌دهد و آن خبر دروغ اين است كه:(أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنى‌) يعنى سرانجام نيك، مال كسانى است كه پسر دارند بعضى‌[4] گفته‌اند مراد از حسنى بهشت است البته در صورتى كه بعث‌


[1] بعضى از شما قبل از اوان پيرى مى‌ميريد تا اينكه برسيد به اجل مسمى. سوره مؤمن، آيه 67.

[2] براى هر گروهى اجل و سر رسيدى است پس هر گاه مدت ايشان به سر رسد ساعتى پس و پيش نمى‌شود. سوره اعراف، آيه 34.

[3] و اگر كلمه( رحمت) پروردگارت سبقت نگرفته بود كه تا مدتى معين خلق را نگاه دارد، هر آينه قيامتشان را بپا مى‌كرد. سوره شورى، آيه 14.

[4] روح المعانى، ج 14، ص 172.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 408
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست