نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 388
ايشان سبب مخافت و
ترس ايشان است، پس ترس علت ديگرى جز مقام خداى عز و جل ندارد، مساله عذاب مطرح
نيست، پس خوف، خوف ذاتى است كه به تعبير ديگر نداشتن استكبار ذاتى است.
و اما جمله(وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ) اشاره است به نداشتن استكبار عملى، و قبلا
گفتيم كه وقتى بنده استكبار ذاتى نسبت به خداى تعالى نداشته باشد قهرا استكبار
عملى هم نخواهد داشت، از همين جهت است كه در آيه مورد بحث در باره ملائكه پس از
نفى استكبار ذاتى، استكبار عملى را هم نفى نموده مىفرمايد: خداى سبحان را
عصيان نمىكنند، بلكه هر چه دستور دهد انجام مىدهند ، و اگر فرمود: (ما
يُؤْمَرُونَ)- آنچه امر مىشوند و نفرمود: ما يامرهم اللَّه- آنچه
خدا به ايشان امر مىكند براى تعظيم مقام خداى سبحان بود.
پس روشن
گرديد كه ملائكه نوعى از مخلوقات خدا هستند كه هرگز دچار غفلت از مقام پروردگار
خود نمىشوند و غفلت و فراموشى و سهو و نسيان بر آنان عارض نمىگردد، و هيچ شاغلى
ايشان را به خود مشغول نمىكند و جز آنچه خدا اراده مىكند اراده نمىكنند.
و اگر در آيه
شريفه از ميان ساجدين، ملائكه را اختصاص به ذكر داد، و فقط سجده آنان را مورد
تعريف و توصيف قرار داد از اين جهت بود كه بيشتر خدايان مشركين از همين نوع بودند،
مانند اله آسمان، اله زمين، اله رزق، اله جمال و غير آنها، جهت ديگر اين اختصاص
اين بود كه دلالت كند بر اينكه ملائكه على رغم پندار بتپرستان از همه انواع
بندگان، فرو رفتهتر در عبوديت خداى تعالى هستند.
و از
استدلالهاى عجيب، استدلالى است كه بعضى[1]
از مفسرين به اين آيه كرده بر اينكه: ملائكه نيز مانند ما آدميان مكلف به تكاليف
بوده و در ميان دو قطب خوف و رجاء قرار دارند، اما دلالت آيه بر اينكه مكلفند از
اين رو است كه آيه در مكان امر است يعنى نسبت ماموريت به ايشان داد، و اما خوف و
رجاء داشتن آنان از اين رو است كه آيه شريفه نسبت خوف را به ايشان داده و خوف هم
مستلزم رجاء است.
ولى فساد اين
استدلال روشن است، براى اينكه بكار رفتن صيغه امر در جايى كه تكليف در بين نيست در
قرآن كريم بسيار است، مانند آنجا كه در باره آسمان و زمين و ديگر موجودات به كار
رفته، مثل آيه(فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً
قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ)