responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 376

(فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ) بوده باشند، و اين جمله جز با يهوديان اهل تورات قابل انطباق نيست، مخصوصا با در نظر داشتن اينكه يهوديان، دشمن رسول خدا 6 بودند و نبوتش را رد مى‌كردند، و دلهاى مشركين با دشمنى آنان گرم بود، چون يهوديان از مشركين طرفدارى مى‌كردند، و مى‌گفتند:(هؤُلاءِ أَهْدى‌ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا)[1].

بعضى‌[2] از مفسرين گفته‌اند: مراد از اهل ذكر اهل علم به تاريخ گذشتگان است، چه اينكه خود اهل ايمان باشند يا كافر، و اگر علم را ذكر ناميده براى اين بوده كه غالبا علم از تذكر و يادآورى دليل به دست مى‌آيد، و در حقيقت علم را ذكر ناميدن، از باب نامگذارى مسبب به اسم سبب است.

ولى اين حرف صحيح نيست، زيرا علم را ذكر ناميدن مجاز است كه اگر قرينه‌اى در كلام باشد به حكم اجبار بر آن حمل مى‌شود و در آيه قرينه‌اى بر اين معناى مجازى نيست، علاوه بر اين در ساير مواردى كه در قرآن كلمه ذكر آمده معهود غير اين معنا است.

بعضى‌[3] ديگر گفته‌اند: مراد از اهل ذكر، اهل قرآن است، براى اينكه خداوند قرآن را ذكر ناميده، و اهل قرآن هم رسول خدا 6 و اصحاب و خواص مؤمنين‌اند.

اين تفسير هم صحيح نيست، زيرا درست است كه قرآن، ذكر بوده و اهل قرآن هم اهل ذكرند، و ليكن اراده اين معنى از آيه با اتمام حجت نمى‌سازد، و معنى ندارد به كسانى كه نبوت خاتم النبيين 6 را قبول ندارند گفته شود اگر نمى‌دانيد برويد از پيروان او بپرسيد.

و بهر حال آيه شريفه ارشاد به يكى از اصول عقلايى و احكام عام عقلى است، و آن عبارت است از وجوب رجوع جاهل در هر فنى به عالم در آن فن، و بهمين جهت معلوم است كه اين دستور دستور تعبدى نبوده و امرش هم امر مولوى نيست كه بخواهد بدون ملاك عقلى به جاهل دستور دهد كه به خصوص عالم مراجعه كن نه به غير او.

(بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ).

اين جمله متعلق به مقدرى است كه مضمون آيه قبلى كه مى‌فرمود(وَ ما أَرْسَلْنا) به آن دلالت مى‌كند، و تقدير كلام چنين است: ارسلناهم بالبينات و الزبر يعنى انبياء را


[1] اينان( مشركين) راهشان از راه مؤمنين صحيحتر است. سوره نساء، آيه 51.

[2] تفسير مجمع البيان، ج 6، ص 362 به نقل از رمانى و زجاج و ازهرى.

[3] تفسير مجمع البيان، ج 6، 362 به نقل از ابو زيد.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 376
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست