responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 363

كه همان فعل او است، پس ديگر فرض تخلف و عروض كذب يا بطلان ندارد، زيرا از بديهيات است كه هر واقع و ثابتى، آن طور كه واقع شده تغير نمى‌پذيرد، پس خدا در فعلش كه همان واقع است خطاء و غلط مرتكب نمى‌شود و امرش رد و قولش دروغ و وعده‌اش خلف نمى‌گردد.

از اين آيه و از آيه‌(وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ ...) اين نكته هم روشن مى‌شود كه براى خدا دو اراده است: اراده تكوينى كه غير قابل تخلف است و اراده تشريعى كه ممكن است هم عصيان شود و هم اطاعت و ما بزودى ان شاء اللَّه اين بحث را تا حدى استيفاء مى‌كنيم.

بحث روايتى‌

در تفسير قمى به سند خود از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده كه در ذيل جمله‌(قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ ...) فرموده: منظور خانه مكر ايشان است، يعنى مردند، و خدا در آتش نگهشان داشت، و اين مثل است براى دشمنان آل محمد[1].

مؤلف: ظاهر اين روايت اين است كه جمله‌(فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ ...) كنايه از بطلان مكر ايشان است نه خانه ظاهريشان.

و در تفسير عياشى از محمد بن مسلم از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده كه فرمود: منظور از(فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ) آن خانه‌اى بوده كه براى مشورت در آزار و اذيت انبياء در آنجا جمع مى‌شدند[2].

و در تفسير قمى در ذيل جمله‌(قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ...) از امام (ع) نقل كرده كه فرمود: منظور از(الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ) ائمه‌اند كه به دشمنان مى‌گويند: كجايند شركاى شما و آنهايى كه در دنيا اطاعتشان مى‌كرديد؟ آن گاه مى‌گويد: امام فرمود: آنهايى هم كه ملائكه جانشان را مى‌گيرند در حالى كه به خود ستم كردند همين طائفه‌اند كه:

(فَأَلْقَوُا السَّلَمَ) در برابر بلاهايى كه بر سرشان مى‌آيد تسليم گشته مى‌گويند: (ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ)- ما هيچ بدى نكرديم خدا هم سخنشان را رد نموده مى‌فرمايد: بلى ... [3].


[1] تفسير قمى، ج 1، ص 384.

[2] تفسير عياشى، ج 2، ص 258، ح 19.

[3] تفسير قمى، ج 1، ص 385.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 363
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست