نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 33
برمىگردد اشكال اين
وجه اين است كه اين معنا كنايه بسيار بعيدى است، كه از لفظ فهميده نمىشود. بعضى[1] ديگر گفتهاند: مراد از
ايدى حجتها و دليلها است، چون دليل، به منزله دست آدمى است و همان طور كه
آدمى با دست خود دفاع و دادوستد مىكند با دليل نيز دفاع مىكند، اين در صورتى است
كه ايدى، جمع يد به معناى دست باشد، اما اگر جمع يد به معناى نعمت
باشد باز هم مىتوان آن را به معناى دليل گرفت، زيرا دليل و حجتهاى انبياء، خود
يكى از نعمتهاى ايشان به مردم است، و بنا بر اين، معناى آيه اين مىشود كه: مردم
دليلهاى انبياء را به دهان ايشان كه از همانجا بيرون شده بر مىگرداندند.
قريب به اين
معنا، وجه ديگرى است كه بعضى[2] ذكر كرده و
گفتهاند: مراد از ايدى، نعمتهاى رسولان، يعنى اوامر و نواهى ايشان است، و هر دو
ضمير به رسل بر مىگردد و معنى آيه اين است كه كفار، انبياء را تكذيب كرده، اوامر
و نواهى ايشان را انكار كردند.
باز قريب به
اين معنى قول عده ديگرى[3] است كه
گفتهاند: مراد از ايدى، نعمتها است، و ضمير در ايديهم به رسل بر
مىگردد، و كلمه فى در جمله(فِي أَفْواهِهِمْ) به
معناى باء است، و ضمير در آن به كفار بر مىگردد، و معنايش اين است كه
كفار با زبانهاى خود نعمتهاى رسولان، يعنى حجتهاى ايشان را انكار كردند.
خواننده
محترم به خوبى مىداند كه اين چند معنايى كه نقل كرديم معناهاى بعيدى است كه از
فهم عرف به دور است، و كلام خداى تعالى برتر از اين است كه به چنين معانى حمل شود.
(وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا
تَدْعُونَنا إِلَيْهِ مُرِيبٍ)- اين جمله، به منزله بيان براى جمله(فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ) است و جمله اولى آن،
يعنى(إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ) انكار شريعت
الهى است كه در حقيقت متن رسالت است و جمله دوم يعنى(وَ إِنَّا
لَفِي شَكٍّ ...) انكار حجتها و معجزات ايشان و اظهار ترديد در آن چيزى است
كه بدان دعوت مىكنند كه همان توحيد ربوبيت باشد.