نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 270
آن گاه آيه(فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ
مُشْرِقِينَ)- تا آخر آيات- قرار گرفته
باشد.
و حقيقت اين
تقديم و تاخير اين است كه داستان لوط مشتمل بر چهار فصل است، كه در اين سوره فصل
سوم بين فصل اول و دوم قرار گرفته، يعنى آيه(وَ جاءَ
أَهْلُ الْمَدِينَةِ) مؤخر شده تا آخر آن، يعنى جمله(لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ) متصل به اول فصل دوم
كه فرموده:
(فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ) بشود، تا در نتيجه
غرضى كه در استشهاد به داستان در ميان بوده مجسم گشته، به بهترين وجه روشن شود. و
آن غرض عبارت بود از اينكه بفهماند عذاب الهى كه به اين قوم نازل شد بدون سابقه
بود، وقتى فرا رسيد كه محكومين به آن عذاب سرگرم و سرمست زندگى و ايمن از خطر
بودند، بطورى كه بخاطر احدى خطور نمىكرد كه چنين عذابى در پيش است، و اين براى
آنست كه وحشتآورتر و حسرتآميزتر و دردناكتر باشد.
نظير اشاره
به اين نكته در آخر داستان اصحاب حجر- كه بعدا مىآيد- بكار رفته كه آيه(وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ) متصل به
آيه(فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ) شده تا اين
نكته را افاده نمايد. و اشاره به اين نكته در آيات مورد بحث براى روشن شدن آيه(وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ) است كه در اول آيات
مذكور قرار دارد- دقت فرماييد.
كلمه
اسراء به معناى سير در شب است، و بنا بر اين، جمله در پارهاى از
شب تاكيد اسراء خواهد بود. و خود جمله(بِقِطْعٍ
مِنَ اللَّيْلِ) به معناى قسمتى است كه از شب بريده شده باشد. و مراد از
اينكه فرمود:(وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ) اين است دنبال اهل
خود راه بيفتد و نگذارد كسى جا بماند، و وادارشان كند كه به سرعت پيش بروند، و
همانطور كه فرمود:
(وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ) به پشت سر خود نگاه نكنند (و نايستند
ببينند چه مىشود).
و معناى آيه
اين است: حال كه ما با عذابى غير مردود آمدهايم بر تو واجب است شبانه اهل و عيالت
را برداشته حركت كنى، آنان را جلو انداخته خودت دنبال سرشان بروى، تا كسى از آنان
جا نماند و در حركت سهلانگارى نكنند، و مواظب باش كسى دنبال سر خود نگاه نكند، و
مستقيم به آن سو كه مامور مىشويد برويد، از اين جمله آخرى چنين بدست مىآيد كه يك
راهنماى خدايى ايشان را هدايت مىكرد و قائدى آنان را به پيش مىراند.