responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 244

كسى مالك آن بنده نباشد، و آن به اين است كه آدمى براى خود مالك و مولايى به غير از خدا سراغ نداشته باشد، و حتى خود را مالك چيزى از نفس خود و از صفات نفسش و آثار و اعمالش نداند و ملك- به كسر ميم و ضمه آن- را تنها براى خدا بداند.

[معناى بر خدا بودن راه شيطان ((هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ‌)) اينست كه اغواء و اضلال شيطان نيز خارج از حيطه قدرت و حكم و قضاى خدا نيست‌]

(قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ).

ظاهر كلام به طورى كه از سياق بر مى‌آيد اين است كه جمله مورد بحث كنايه باشد از اينكه همه امور به دست خداست، حتى شيطان هم در اين فضولى‌هايش بى نياز از خدا نيست، هم چنان كه اگر دريا به دريانورد بگويد راه تو بر پشت من است به او فهمانده كه چاره‌اى جز اين ندارد كه خود را مجهز به وسائل عبور از دريا بنمايد. و همچنين اگر كوه به كوه‌نورد بگويد راه تو منحصرا بر پشت من است، به او فهمانده كه بايد وسائل عبور از قله‌هاى بلند و كوره راههاى تنگ را فراهم نمايد، همچنين بر خدا بودن راه شيطان معنايش اين است كه راه شيطان هم مانند همه امور از هر جهت موقوف به حكم و قضاى خداست، او است كه هر چيزى از ناحيه‌اش آغاز مى‌گردد و به سويش انجام مى‌پذيرد، پس هيچ امرى نيست مگر اينكه او رب و قيوم بر آنست.

و نيز از ظاهر سياق بر مى‌آيد كه‌(هذا صِراطٌ) اشاره به كلام ابليس است كه گفت:(لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ)، چون ابليس با اين كلامش كه: به زودى از بشر انتقام مى‌گيرم و با تزيين و اغواء، سلطه خود را بر همه آنان مى‌گسترانم، به طورى كه جز عده قليلى رهايى نداشته باشند، چنين اظهار كرد كه او به زودى نسبت به آنچه كه تصميم گرفته مستقل و بى نياز از خدا خواهد شد، و خواستش بر خواست خدا پيشى خواهد گرفت، چون خدا از خلقت انسانها اين را خواسته بود كه خليفه خود در زمينشان نموده و ايشان را بندگان خود كند، ولى او مى‌خواهد نگذارد اين خواسته خدا صورت بندد. و جمله‌(وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ)[1] اشاره روشنى به اين معنا دارد.

خداى تعالى در قبال اين اظهار پاسخ داده است كه: آنچه گفتى كه به زودى همه آنها را گمراه مى‌كنى، و آنچه كه استثناء نمودى و چنين اظهار نمودى كه به زودى مستقل مى‌شوى، و همه اين كارها را به حول و قوه و مشيت خود مى‌كنى، سخت اشتباه كرده‌اى، زيرا غير من كسى مستقل نيست، و كسى جز من مالك اين تصرفات و حاكم‌


[1] و بيشترشان را شكرگزار نخواهى يافت. سوره اعراف، آيه 17.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 244
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست