responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 235

و اما اينكه گفت هر دو روز (يوم وقت معلوم، و يوم يبعثون) به يك معنا است فسادش از گفتار گذشته ما معلوم شد. و اما ناتمام بودن دليلش از اين رو است كه همواره مطلقات قرآن بر مقيداتش حمل مى‌شود، چون بعضى از قرآن بعضى ديگرش را معنا مى‌كند، در سوره اعراف مطلق آورده و در آيه مورد بحث و همچنين در سوره ص مقيدش كرده است.

حال مى‌پردازيم به اينكه وقت معلوم به چه معنا است، و براى چه كسى معلوم است؟ در قرآن كريم موارد متعددى است كه چيزى را موقت به وقت معلوم، و يا مقدر به قدر معلوم مى‌كند، نظير آيه‌(وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ) كه در همين سوره گذشت، و آيه‌(أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ)[1] مقصود از آن، وقت و قدر، و رزقى است كه نزد خدا معلوم است. و اما اينكه در آيه مورد بحث وقت مذكور براى ابليس هم معلوم است يا نه از لفظ آيه فهميده نمى‌شود.

و اينكه بعضى‌[2] گفته‌اند: براى ابليس معلوم نبوده، چون معلوم بودنش مستلزم وادارى او است به معصيت، سخنى بى دليل است، چون اگر جواب خداى تعالى به ابليس براى ما مبهم است دليل نمى‌شود بر اينكه براى ابليس هم مبهم بوده و اشكال اغواء به معصيت هم در اين مورد يعنى در مورد ابليس كه ريشه همه معصيت‌ها است وارد نمى‌شود- دقت فرماييد.

علاوه بر اينكه ابليس براى بار دوم گفت: همه آنان را اغواء مى‌كنم و اين خود شاهد است بر اينكه او مى‌دانسته كه تا آخرين فردى كه از بشر زنده است و او دسترسى به اغوايشان دارد زنده مى‌ماند پس معلوم مى‌شود كه او از جمله تا روز وقت معلوم فهميده كه مقصود آخرين روز عمر بشر، و آخرين روز زندگيش در زمين، و آخرين فرصتى است كه او مى‌تواند به كار اغواى خود ادامه دهد.

به ابن عباس هم نسبت داده‌اند كه او گفته منظور از يوم در آيه، آخرين روز تكليف است كه همان روز نفخ اول است كه تمامى خلائق مى‌ميرند و بيشتر مفسرين نيز اين سخن را پذيرفته‌اند[3].


[1] سوره صافات، آيه 41.

[2] مجمع البيان، ج 6، ص 337، بنقل از بلخى.

[3] مجمع البيان، ج 6، ص 337.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 235
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست