نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 225
و ظاهر اين آيات با
در نظر گرفتن اينكه ميان انسان و جان در يكى، و انسان و جن در ديگرى مقابله افتاده
اين است كه جن و جان هر دو يكى باشد و تنها تعبير دو تا است.
و نيز ظاهر
مقابلهاى كه ميان جمله(وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ ...) و
جمله (وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ ...) برقرار شده
اين است كه همانطور كه جمله اولى در صدد بيان اصل خلقت بشر است، جمله دومى هم در
مقام بيان همين معنا باشد. پس نتيجه اين مىشود كه خلقت جان در آغاز از آتشى
زهرآگين بوده است.
حال آيا
نسلهاى بعدى جان هم مانند فرد اولشان از نار سموم بوده، بخلاف آدمى كه فرد اولش از
صلصال و افراد بعدش از نطفه او، و يا جن هم مانند بشر است، از كلام خداى سبحان
نمىتوان استفاده كرد، زيرا كلام خدا از بيان اين جهت خالى است. تنها چيزى كه در
آن بچشم مىخورد و مىتوان از آن استشمام پاسخى از اين سؤال نمود، اين است كه يك
جا براى شيطان ذريه سراغ داده و فرموده:(أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ
ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي)[1] و جاى ديگر
هم نسبت مرگ و مير به آنها داده و فرموده:(قَدْ خَلَتْ مِنْ
قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ)[2].
و از اين دو
نشانى مىتوان فهميد كه تناسل در ميان جن نيز جارى است، زيرا معهود و مالوف از هر
جاندارى كه ذريه و مرگ و مير دارد، اين است كه تناسل هم داشته باشد، چيزى كه هست
اين سؤال بدون جواب مىماند كه آيا تناسل جن هم مانند انس و ساير جانداران با عمل
آميزش انجام مىيابد و يا به وسيله ديگرى؟.
در
جمله (خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ) اضافه قطع شده و تقدير:
من قبل خلق الانسان بوده، و چون قرينه مقابله دو خلقت در كار بوده از ذكر
مضاف اليه صرف نظر شده است.
و اگر در آيه
مورد بحث مبدأ خلقت جن از نار سموم دانسته شده، با آيه سوره الرحمن كه آن را
مارجى از نار ناميده و فرموده: (وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ
مِنْ نارٍ ) منافات ندارد، زيرا مارج از آتش، شعلهايست كه همراه دود باشد، پس
دو آيه در مجموع مبدأ خلقت جن را باد سمومى معرفى مىكند كه مشتعل گشته و به صورت
مارجى از آتش در آمده.
[1] آيا به جاى من، شيطان و ذريه او را اولياء خود مىگيريد؟
سوره كهف، آيه 50.
[2] قبل از ايشان اقوامى از جن و انس بودند كه از بين رفتند.
سوره فصلت، آيه 25.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 225