نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 162
امان نيست، چون اخبارى
كه بدست يهود در ميان اخبار ما دسيسه شد آن قدر ماهرانه دسيسه شده كه از اخبار
واقعى خود ما قابل تميز نيست، و خبرى هم كه ايمن از جعل و دسيسه نباشد قابل اعتماد
نيست. از همه اينها كه بگذريم اخبار مذكور آيهها و سورههايى را نشان مىدهد كه
از قرآن افتاده كه به هيچ وجه شبيه به نظم قرآنى نيست، گذشته از اينكه بخاطر
مخالفتش با قرآن مردود است.
و اما اينكه
گفتيم سند بيشتر آن اخبار ضعيف است، مراجعه به سندهاى آنها مصدق گفتار ماست، زيرا
اگر مراجعه كنيد خواهيد ديد يا مرسلند و اصلا سند ندارند، و يا مقطوع و بريده سندند،
و يا رجال سند ضعيفند، آنهم كه سالم است آن قدر كم و ناچيز است كه قابل اعتماد
نيست. و اين هم كه گفتيم پارهاى از آنها در دلالت قاصرند، دليلش اين است كه
بسيارى از آنها اگر آيه قرآن را آوردهاند، آوردهاند كه تفسير كنند، نه اينكه
بگويند آيه اينطور نازل نشده، مانند روايتى كه در روضه كافى[1]
از ابى الحسن اول (ع) در ذيل آيه (أُولئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ
اللَّهُ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ) (فقد سبقت عليهم
كلمة الشقاء و سبق لهم العذاب)(وَ قُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا
بَلِيغاً) است كه جمله بين پرانتز به عنوان تفسير آورده شده است.
و مانند
روايتى كه در كافى[2] از امام
صادق (ع) در تفسير آيه(وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا)
فرموده: ان تلووا (الامر) و تعرضوا (عما امرتهم به)(فَإِنَّ اللَّهَ
كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً) كه جملات بين پرانتز به عنوان تفسير و
توضيح است، نه جزو آيه. و همچنين روايات تفسيرى ديگرى كه آقايان جزو روايات تحريف
شمردهاند.
و ملحق به
اين باب است روايات بىشمارى كه سبب نزول آيات را بيان مىكند، و آقايان آنها را
جزو ادله تحريف قرآن شمردهاند، مانند رواياتى كه[3]
مىفرمايد: اين آيه اينطور است: (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما
أُنْزِلَ إِلَيْكَ) (فى على) و حال آنكه روايت نمىخواهد بگويد
كلمه فى على جزو قرآن بوده، بلكه مىخواهد بفرمايد آيه در حق آن جناب
نازل شده است.