responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 139

دعوت نازل شده است.

و از جمله آيات برجسته‌اى كه در اين سوره واقع شده و حقايق بسيار مهمى از معارف الهى را در بر دارد آيه‌(وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ) و آيه‌( إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ‌) است.

(الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ).

اشاره تلك به آيات كريمه، و مقصود از كتاب قرآن است. و اگر قرآن را نكره و بدون الف و لام آورده براى اشاره به عظمت كتاب الهى است، هم چنان كه كلمه تلك كه براى اشاره به دور به كار مى‌رود بر همين مطلب دلالت مى‌كند. و معناى آيه اين است كه: بر خلاف آنچه كفار پنداشته و تو را ديوانه خوانده و كلام خداى را استهزاء كرده‌اند، اين آيات بلند مرتبه و رفيع الدرجه‌اى كه ما به تو نازل كرديم آيات كتاب الهى است، آيات قرآن عظيم الشان است كه جدا كننده حق از باطل است.

ممكن هم هست منظور از كتاب، لوح محفوظ باشد، چون از برخى از آيات قرآن بر مى‌آيد كه قرآن در لوح محفوظ است و از همان لوح محفوظ نازل گشته، مانند آيه‌(إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ)[1] و آيه‌(بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ)[2] بنا بر اين احتمال، جمله‌(تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ) به منزله خلاصه‌اى از آيه‌(وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ)[3] خواهد بود.

[آرزوى داشتن ايمان توسط كفار(رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ) مربوط به بعد از مرگ است‌]

(رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ).

اين جمله مقدمه است براى نقل تهمتهايى كه به پيغمبر زده و گفتند:(يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ). در حقيقت جمله مورد بحث هشدار مى‌دهد كه كفار با وجود كفرى كه دارند به زودى پشيمان شده آرزو مى‌كنند كه اى كاش تسليم خدا شده بوديم و به او و به كتابش ايمان آورده بوديم اما وقتى اين آرزو را مى‌كنند كه ديگر كار از كار گذشته است و ديگر راهى به اسلام و ايمان ندارند.

پس مراد از جمله‌(رُبَما يَوَدُّ) ودادت و اظهار علاقه از روى آرزو است نه مطلق ودادت و محبت به دليل جمله‌(لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ) كه در مقام بيان آن مودت است، چون‌


[1] اين كتاب خواندنى ارجمنديست كه در كتاب نهانى بوده است. سوره واقعه، آيه 77 و 78.

[2] بلكه آن خواندنى با مجدى است كه در لوح محفوظ بوده است. سوره بروج، آيه 21 و 22.

[3] قسم به كتاب آشكار( لوح محفوظ) كه ما آن را قرآن عربى قرار داديم تا شايد شما تعقل كنيد، و آن در ام الكتاب( لوح محفوظ) نزد ما هر آينه بلند مرتبه و فرزانه است. سوره زخرف، آيه 4.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 139
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست