كوتاه سخن،
دنيا دار عمل، و برزخ دار آماده شدن براى حساب و جزاء، و آخرت دار حساب و جزاء
است.
و آيه شريفه(يَوْمَ
لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى
بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا
وَ اغْفِرْ لَنا)[3] كه مىرساند
رسول خدا 6 و مؤمنينى كه با اويند با نورى كه در دنيا كسب نموده و در برزخ فراهم
كردهاند به عرصه قيامت در آمده، آن گاه درخواست مىكنند كه خدا نورشان را تكميل
نمايد و بقاياى عالم لهو و لعب را از آنان بزدايد.
(وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ)- اين جمله به منزله نتيجه و تفريعى است كه به
ظاهرش بر جمله قبلى:(ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ) مترتب شده
است، چون جمع شدن مردم مستلزم مشاهده نيز هست، چيزى كه هست لفظ جمله مورد بحث مقيد
به ناس (مردم) نشده، و اطلاقش اشعار دارد بر اينكه آن روز براى هر كسى كه بتواند
مشاهده كند مشهود است، چه مردم، چه ملائكه، و چه جن. و آيات بسيارى كه دلالت
مىكنند به محشور شدن جن و شياطين و حاضر شدن ملائكه در قيامت همه اين اطلاق را
تاييد مىكنند.
(وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ) يعنى براى اين روز
أجل و سررسيدى است كه قبل از رسيدن آن واقع نخواهد شد، و كسى نيست كه حكم خدا را
عقب بيندازد و قضاى او را لغو كند، خود او هم آن روز را تاخير
[1] و چون مرگ يكى از آنان فرا رسد، گويد پروردگارا مرا بازگردان
شايد عمل شايستهاى انجام دهم، هرگز! اين كلمهايست كه وى گوينده آنست، پيش رويشان
برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند. سوره مؤمنون، آيه 99 و 100.
[2] زندگى اين دنيا به جز بازيچه و سرگرمى نيست و اگر بدانند،
زندگى حقيقى در سراى ديگر است. سوره عنكبوت، آيه 64.
[3] در آن روز كه خدا، پيغمبر و آنان را كه با وى ايمان
آوردهاند خوار نكند و نورشان پيشاپيش ايشان و برطرف راستشان در حركت است، و گويند
پروردگارا نور ما را كامل كن و ما را بيامرز كه تو بر همه چيز توانايى. سوره
تحريم، آيه 8.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 9