نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 82
آن اختلافى كه خداوند
در آيه مورد بحث يعنى در جمله(وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً) منظور دارد، همان اختلافى است كه در آيات قبل
بيان داشته بود و آن اختلاف در امر دين بود كه مردم دو طايفه شدند اندكى اهل نجات
و بيشتر ستمكاران و اهل هلاكت.
بنا بر اين،
معناى آيه مورد بحث چنين مىشود: و اگر اختلاف كنند در امر دين، بارى خدا را بدين
وسيله عاجز نمىكنند، چون اگر خدا مىخواست مىتوانست مردم را يك امت قرار دهد و
در نتيجه در امر دين اختلافى ميان آنان پديد نيايد. پس در حقيقت اين آيه نظير
آيهاى است كه مىفرمايد:(وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ
السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ)[1] و آيه(أَ فَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ
جَمِيعاً).[2]
[جمله(وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ) راجع به اختلاف در دين خواهد بود]
و بنا بر
اين، جمله(وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ) نيز تنها
راجع به اختلاف در دين خواهد بود، زيرا همين اختلاف است كه قرآن براى ما بيان
مىكند كه اگر خدا مىخواست از ميان مردم بر مىداشت. پس تقدير كلام چنين است: اگر
خدا مىخواست اختلاف را از ميان ايشان بر مىداشت ليكن چنين نخواست در نتيجه مردم
هم چنان تا ابد مخالف يكديگر خواهند بود.
علاوه بر
اينكه جمله(إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ) صريح در اين است كه
از يك عده مخصوصى كه به ايشان رحم كرده اين اختلاف را برداشته. و ما مىدانيم كه
اختلاف در غير دين را خداوند از هيچ طايفه مرحومه هم برنداشته، ولى از ايشان
اختلاف دينى را برداشته، البته آن اختلافى را برداشته كه مذموم و ناشى از بغى و
بعد از علم به حق است.
جمله(إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ) استثناء جمله(وَ لا
يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ) است، يعنى مردم بعضى با بعضى ديگر در امر حق
تا ابد اختلاف مىكنند مگر كسانى كه خداوند به آنان رحم كرده كه آنها در امر حق
اختلاف نكرده و متفرق نمىشوند. و بطورى كه از آيه
[1] و بر خداست بيان عدل و راستى، و بعضى راهها راه جور و
ناراستى است و اگر خدا مىخواست همگى شما راى هدايت مىكرد. سوره نحل، آيه 9.
[2] مگر كسانى كه ايمان آوردهاند( از ايمان اينان) مايوس
نشدهاند( و نمىدانند) كه خدا اگر مىخواست همه مردم راى هدايت مىكرد. سوره رعد،
آيه 31.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 82