نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 513
مطلبى است كه گفتيم
انبياء قدرت غيبيه نداشته، در آنچه كه مىخواهند مستقل نيستند و تنها، كارى را
مىتوانند بكنند كه اذن خداوند ياورشان باشد.
و معناى
اينكه فرمود:(لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ) اين است: براى هر
زمانى حكمى است رانده شده و مخصوص آن زمان كه اين نيز اشاره است بهمان مطلبى كه
استثناء(إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ) و مساله سنت جارى
خدا و تقديرات او بدان اشاره داشت.
پس خداى
سبحان است كه هر چه بخواهد نازل مىكند و بهر چه بخواهد اذن مىدهد، و ليكن همو در
هر وقت و هر آيتى را نازل نمىكند و بدان اذن نمىدهد، زيرا براى هر وقتى كتابى
است كه او نوشته و به جز آنچه در آن نوشته واقع نمىشود.
از آنچه گذشت
برمىآيد كه تفسيرى كه بعضى[1] كرده و
گفتهاند: جمله(لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ) از باب قلب
است، و اصل آن لكل كتاب اجل بوده، يعنى براى هر كتابى عمرى معين و
وقتى مخصوص است كه در آن وقت نازلش مىكند و مردم بايد بر طبقش عمل كنند، پس براى
تورات وقتى، و براى انجيل مدتى، و براى قرآن سرآمدى معين است تفسير صحيح و
قابل اعتناء نيست.
(يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ).
محو هر چيز به معناى از بين بردن آثار آنست، وقتى گفته مىشود من نوشته را
محو كردم، معنايش اين است كه خطوط و نقشههاى آن را از بين بردم. و معناى اينكه در
آيه 24 سوره شورى فرمود:(وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ
الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ) اين است كه خداوند آثار باطل را از بين
مىبرد، هم چنان كه فرموده:(فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ
جُفاءً ...)، و نيز فرموده:(وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ
النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً)[2]، يعنى اثر
بيناكنندگى را از شب گرفتيم. پس معناى محو قريب به معناى نسخ است. وقتى گفته
مىشود: نسخت الشمس الظل معنايش اين است كه آفتاب سايه و اثر آن را از
بين برد.
در آيه شريفه
در مقابل محو، لغت اثبات آمده، چون اثبات به معناى بر جا گذاشتن هر چيزيست به طورى
كه از آنجايش تكان نخورد و نلغزد، مثلا وقتى گفته مىشود: اثبت الوتد فى
الارض ، معنايش اين است كه من ميخ را در زمين محكم كوبيدم آن چنان كه ديگر
كنده