نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 51
[رواياتى در ذيل
آيات شريفه مربوط به خلود در جنت و نار و استثناء:(إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ)]
و نيز در
همان كتاب آمده كه ابن مردويه از جابر روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 آيه شريفه(
فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا)- تا جمله-(إِلَّا ما شاءَ
رَبُّكَ ) را قرائت نمود و فرمود: اگر خداوند بخواهد عدهاى از آنهايى را كه
جهنمى و بدبخت شدهاند از جهنم بيرون بياورد و به بهشت درآورد مىتواند.[1] و در تفسير برهان از كتاب زهد حسين
بن سعيد اهوازى و او به سند خود از محمد بن مسلم روايت كرده كه گفت: از امام صادق
(ع) از دوزخيان پرسش نمودم فرمود:
ابو جعفر (ع)
مىفرمود: جهنميان از جهنم بيرون مىآيند و تا كنار چشمهاى كه دم در بهشت است و
نامش چشمه زندگى است مىآيند، و از آب آن چشمه بر آنان مىپاشند و در نتيجه مانند
گياه گوشتها و پوستها و موهايشان بر بدنشان روئيدن مىگيرد.[2]
مؤلف: حسين بن سعيد اين روايت را از عمر بن ابان نيز از همان امام (ع) نقل كرده
است، و مقصود از جهنميان يك طايفه خاصى از ايشان است كه همان گنهكاران از اهل
توحيدند، و به وسيله شفاعت از آتش بيرون مىآيند، و همين عدهاند كه به آنان جهنمى
گفته مىشود، نه عموم اهل آتش. و بزودى دليلش خواهد آمد.[3]
و نيز در همان كتاب از همان راوى (حسين بن سعيد) به سند خود از ابى بصير روايت
كرده كه گفت: من از حضرت ابى جعفر شنيدم كه مىفرمود: مردمى از آتش بيرون مىآيند،
در اين هنگام شفاعت به دادشان مىرسد، چون مشمول شفاعت شدند آنان را به كنار نهرى
مىبرند كه از پرورشگاه اهل بهشت بيرون مىآيد، در آن نهر غسل مىكنند، و در نتيجه
گوشت و خونشان دو باره روئيده مىشود و آثار سوختگى جهنم از بدنشان زدوده گشته،
داخل بهشت مىشوند. اهل بهشت وقتى ايشان را مىبينند مىگويند جهنمىها آمدند سپس
تمامى اين طايفه از خدا مىخواهند كه اين اسم را از آنان بردارد، خداوند هم اين
اسم را از ايشان برمىدارد.
آن گاه
فرمود: اى ابا بصير دشمنان على در آتش مخلدند و شفاعت به ايشان نمىرسد.[4] و نيز در تفسير برهان از حسين بن
سعيد به سند خود از عمر بن ابان روايت كرده كه گفت: من از عبد صالح، موسى بن جعفر
(ع) شنيدم كه مىفرمود: جهنميان داخل آتش