نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 500
آنان زينت داده و
گمراهشان ساخته. و ايشان هم مردم را گمراه نمودند، و ليكن در عين حال خداوند
گمراهشان كرد و از نعمت هدايت محرومشان نمود، و كسى كه خدا او را گمراه كرده باشد
هدايت كنندهاى نخواهد داشت.
كلمه
اشق صيغه افعل تفضيل است از ماده مشقة است. و كلمه
واق اسم فاعل از ماده وقاية به معناى نگهدارى است.
در اين آيه
بطور اختصار عذابى را كه در آيات سابق وعده داده بود بيان مىكند. و مقصود از
جمله(وَ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ) نفى شفاعت و
تاثير آن در حق ايشان است، و معنايش اين است كه به هيچ وجه كسى را ندارند كه
شفاعتشان كند.
[وعده به
مؤمنان در مقابل وعيدى كه به كافران داده شد]
كلمه
مثل به معناى توصيفى است كه موصوف را ممثل و مجسم نمايد.
در آيه شريفه
وعده جميلى را كه در قبال وعيد كفار به مردم پرهيزگار اختصاص داده بيان مىكند، تا
هم آن را بيان كرده باشد، و هم اينكه زمينه براى خاتمه كلام كه خلاصهگيرى از
نتيجه سعى كفار و مؤمنين در مسير بسوى پروردگار و بازگشتشان بسوى اوست، فراهم
گردد.
و اگر در
قبال كفار متقين را قرار داد، با اينكه مىبايست مؤمنين را قرار داده باشد، بدين
منظور است كه اشاره كند بر اينكه كسانى به اين عاقبت حسنى نائل مىآيند كه علاوه
بر ايمان، عمل صالح هم داشته باشند، چون اگر ايمان به خدا داشته باشند و عمل صالح
نكنند مؤمن به خدا و كافر به آيات او خواهند بود.
و از جمله
اشارات لطيفى كه در اين آيه به كار رفته اين است كه در مقابله اول ميان مؤمنين و
مشركين، از آنان به متقون و از اينان به الذين كفروا
تعبير كرده، و در آخر از آنان به الذين اتقوا و از اينان به
كافرون تعبير نموده است.
و بعيد نيست
كه در اين اختلاف تعبير اشاره باشد به اينكه فعل ماضى اتقوا و
كفروا و صفت متقين و كافرون در اينجا يك مدلول
دارند، و مجموع اعمالشان در دنيا يك عمل اعتبار شده است، و لازمه آن اين است كه يك
بار بودن عمل عين استمرار آن باشد، و به اين اعتبار تعبير(الَّذِينَ
كَفَرُوا) و(الَّذِينَ اتَّقَوْا) كه دلالت بر صدور
فعل دارد با تعبير كافرون و متقون كه دلالت بر اتصاف و استمرار مىكند
يك مفاد را مىرسانند، و آن عبارتست از منحصر ساختن موصوف بر صفتش، و اينكه يك
دسته فقط كفر مىورزند و دسته ديگر فقط در
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 500