responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 486

مى‌شود كه هدف نهايى فطرت اوست، و در نتيجه خاطرش سكون يافته و بياد او دلش آرامش مى‌يابد.

[توضيحى در باره اينكه دلها فقط به ذكر خدا آرام مى‌گيرد(أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) و اينكه مراد از ذكر اعم از ذكر لفظى است‌]

صاحب مجمع البيان براى ذكر معنايى كرده كه برگشتش به ذكر لفظى است، او گفته است: خداوند تعالى يك جا ذكر را مايه اطمينان قلب دانسته و در جايى ديگر باعث وجل و ترس قلب خوانده، اين بدان جهت است كه مقصود از ذكر در اولى به ياد آوردن ثوابها و نعمتهاى اوست كه بشمار نمى‌آيد، و منتهاى او كه كسى را ياراى تلافى آن نيست، آدمى وقتى به ياد نعمتهاى او مى‌افتد دلش آرام مى‌گيرد. و مقصود از ذكر در آنجا كه باعث ترس و اضطراب قلب مى‌شود، بياد آوردن عقاب خدا و انتقام اوست كه بياد هر كه بيايد آرامش را از او سلب مى‌كند[1].

البته اين تفسير با تفسير كسى كه ذكر را به معناى قرآن گرفته بهتر مى‌سازد چنان كه در چند جاى قرآن ذكر به معناى خود قرآن آمده، از آن جمله فرموده:(وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ)[2] و نيز فرموده:(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ)[3] و امثال آن.

و ليكن ظاهر اين است كه مقصود از ذكر، اعم از ذكر لفظى است و بلكه مقصود از آن مطلق انتقال ذهن و خطور قلب است، چه اينكه به مشاهده آيتى و برخوردن به حجتى باشد، و يا به شنيدن كلمه‌اى صورت گيرد. شاهدش اين است كه بعد از آنكه مى‌فرمايد:(الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ) بعنوان قاعده كلى مى‌فرمايد: (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ‌)- با ياد خدا دلها آرام مى‌گيرد و اين خود قاعده‌اى عمومى است كه شامل همه انحاء ذكر مى‌باشد، چه اينكه لفظى باشد، و چه غير آن، و چه اينكه قرآن باشد و يا غير قرآن.

و در اينكه فرمود:(أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) تنبيهى است براى مردم به اينكه متوجه پروردگار خود بشوند و با ياد او دلهاى خود را راحت سازند، چون آدمى در زندگى خود هدفى جز رستگارى به سعادت و نعمت نداشته، و بيمى جز از برخورد ناگهانى شقاوت و نعمت ندارد، و تنها سببى كه سعادت و شقاوت و نعمت و نقمت به دست اوست همان خداى سبحان است، چون بازگشت همه امور به اوست، و او است كه فوق بندگان و قاهر بر آنان و فعال ما يشاء و ولى مؤمنين و پناهندگان به اوست، پس ياد او براى نفسى كه اسير حوادث است و همواره در


[1] مجمع البيان، ج 6، ص 291، ط تهران.

[2] و اين ذكرى است پر بركت. سوره انبياء، آيه 50.

[3] ما ذكر را نازل كرديم. سوره حجر، آيه 9.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 486
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست