نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 476
وقتى حق است كه به
نظر آلى و مقدمى لحاظ شود، و منظور از آن كسب رزق آخرت و وسيله زندگى آن سراى بوده
باشد. اما اگر بر عكس، منظور از آن خود باشد، و به نظر استقلالى لحاظ شود، خود يكى
از مصاديق باطل خواهد بود، كه چون كف سيل پس از خشكيدن از بين مىرود و مورد
انتفاع قرار نمىگيرد، هم چنان كه در آيهاى ديگر فرموده:(وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ
لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا
يَعْلَمُونَ)[1].
بحث
روايتى
در احتجاج از
امير المؤمنين (ع) در ضمن حديثى كه در پيرامون احوال كفار بحث مىكند نقل كرده كه
در ذيل آيه(فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما
يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ) فرموده:
زبد در اين جا عبارت از گفتارى است كه ملحدين در باره قرآن گفته بودند، و
گفتاريست كه در موقع تجزيه و تحليل، باطل و مضمحل مىگردد. و اما آن كلامى كه مردم
از آن منتفع مىگردند همان تنزيل است، كه نه در هنگام نزول و نه در
آينده باطلى بدان رخنه نمىكند، و دلهاى بشر آن را مىپذيرد. و مقصود از
كلمه ارض در اينجا همان دلها است، كه قرارگاه علم و حكمت است[2].
مؤلف: مقصود از
تنزيل منظور حقيقى از كلام خداست. و مقصود از گفتار ملحدين در باره قرآن، آن
تفسيرهايى است كه ايشان به رأى خود مىكنند، و آنچه امام (ع) فرموده برخى از
مصاديق باطل است، و آيه شريفه عام است، و همانطور كه در گذشته گفتيم شامل همه
باطلها مىشود.
و در الدر
المنثور است كه ابن جرير و ابن ابى حاتم و ابو الشيخ از قتاده روايت كردهاند كه
در تفسير(الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ
الْمِيثاقَ) گفته: بر شما باد وفاى به عهد و اينكه ميثاق را نشكنيد، زيرا خداوند
از آن نهى كرده، و در باره آن به شديدترين وجه اعلام خطر كرده و آن را در حدود
بيست و چند جاى قرآن به عنوان خيرخواهى شما آورده، و حجت بر شما قرار داده، و اهل
فهم و عقلا و دانشمندان مىدانند كه عظمت هر چيزى به مقدارى است كه خدا عظمتش داده
باشد، و از رسول خدا 6 براى ما نقل كردهاند كه در خطبه خود فرموده: ايمان
ندارد كسى كه امانتدار نيست و دين ندارد آن كس كه به عهد خود پاىبند نيست [3].
[1] زندگى دنيا جز لهو و بازيچه چيز ديگرى نيست زندگى همانا خانه
آخرت است اگر بفهمند. سوره عنكبوت، آيه 64.