كلمه
عدن به معناى استقرار است، وقتى گفته مىشود فلان عدن بمكان كذا
معنايش اين است كه فلانى در چنين مكانى استقرار يافت. كان جواهرات زمينى و فلزات
را هم بدين جهت معدن مىگويند كه جواهرات در آن استقرار دارند، پس(جَنَّاتُ عَدْنٍ) به معناى بهشتهايى است كه نوعى از استقرار و خلود و
سلامتى و ايمنى از هر جهت را دارد.
كلمه(جَنَّاتُ عَدْنٍ) عطف بيان و يا بدل است از كلمه عقبى الدار ، و
در نتيجه معنايش اين مىشود كه: عقبى الدار عبارتست از بهشت عدن و خلود. و بنا بر
اين پس از زندگى دنيا بر حسب آن ناموسى كه خداوند آن زندگى را بر آن طبيعت و ناموس
مطبوع نموده زندگى واحد و متصلى است كه ابتدايش رنج و بلا و آخرش آسايش و نعمت و
سلامتى است. و يا به عبارتى اولش دنيا و آخرش آخرت است، و اين همان حقيقتى است كه
خداوند از زبان اهل بهشت حكايتش نموده و فرموده:
آيه مورد بحث
به بيانى كه خوانديد در قبال آيه(يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ
أَنْ يُوصَلَ) قرار گرفته، و عاقبت اين حق (صله رحم) را كه اولوا
الالباب بدان عمل نمودند بيان مىكند، و ايشان را نويد مىدهد به اينكه به زودى به
صلحاى ارحام و دودمانشان- از قبيل پدران و مادران و ذريهها و برادران، و خواهران،
و غير ايشان- مىپيوندند.
جمله(آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ) با اينكه اسم مادران
در آن نيست مع ذلك همه نامبردگان بالا را شامل است، چون مادران همسران پدرانند كه
كلمه ازواج شامل ايشان است، و برادران و خواهران و عموها و دايىها و
اولاد آنان هم جزو ذريههاى پدرانند، كه كلمه آبائهم شامل آنان
مىشود. و در آيه شريفه اختصار لطيفى بكار رفته است.
اين عقبى،
سرانجام اعمال صالحى است كه در هر بابى از ابواب زندگى بر آن مداومت دارند.
و در هر
موقعى كه ديگران منحرف مىگردند ايشان خويشتندارى نموده، خدا را اطاعت مىكنند و
خود را از گناه دور مىدارند، و مصائب را تحمل مىنمايند، و اين صبرشان با خوف و
خشيت توأم است.
[1] شكر آن خدايى را كه به وعدهاش در باره ما وفا كرد و زمين را
به ما به ارث داد تا از بهشت هر جا كه بخواهيم منزل گزينيم. سوره زمر، آيه 74.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 474