responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 470

مثال آورديم اين گفتار را رد مى‌كند.

[معناى:(صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ) و اشاره به اينكه جهت عمل و الهى بودن آن مقصود حق گرايان مى‌باشد]

(وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا ...).

اينكه صبر را مطلق آورده مى‌رساند كه اشخاص مورد نظر آيه همه اقسام صبر را دارند، يعنى هم صبر در موقع برخورد به مصيبت، و هم صبر بر اطاعت حق، و هم صبر در برابر معصيت را. و ليكن مع ذلك صبرشان را مقيد به قيد(ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ) نموده، يعنى اگر صبر مى‌كنند فقط و فقط به منظور رضاى پروردگارشان است. پس اگر خداوند مدحشان كرده نه از اين نظر است كه صفات ممدوحى دارند، بلكه مدحشان از اين جهت است كه اين صفت ممدوح يعنى صبرشان بخاطر خداست، چون كلام در آن صفاتشان است كه از استجابتشان نسبت به دعوت خدا نشو و نما نموده، و از آنجا سرچشمه گرفته كه به حقيقت آنچه از ناحيه پروردگارشان نازل شده علم بهم رسانده‌اند و باور كرده‌اند كه همه آنها حق است، نه هر صفتى كه مردم آن را در ميان خود ممدوح و پسنديده مى‌دانند، هر چند كه ارتباطى به عبوديت و ايمان به پروردگار نداشته باشند. آرى، صبرى از نظر قرآن ممدوح است كه به خاطر خدا باشد، نه به خاطر جلوگيرى از عجز، و يا عجب به نفس، و يا تعريف اين و آن، و يا غير آن، زيرا بسيارى از خويشتن‌داران، خويشتن داريشان بخاطر جلب افكار عمومى است، و زبان حالشان اين است كه:

و قولى كلما جشات و جاشت‌

مكانك تحمدى او تستريحى‌[1]

و مقصود از وجه ربهم جهت الهى عمل و يا فكر و يا نيت است. و جهت الهى عمل و يا فكر آن صفت و صورتى است كه عمل نزد خدا دارد و آن عبارتست از اجر و مزدى كه نزد خداست، و با بقاء خدا باقى است، هم چنان كه فرموده:(وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ)[2] و نيز فرموده:

(وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ)[3] و نيز فرموده:(كُلُّ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ)[4].

و معناى اينكه فرمود:(وَ أَقامُوا الصَّلاةَ) اين است كه نماز را بر پا داشتند، يعنى نگذاشتند ساقط شود، و به اجزاء و شرايط آن خللى وارد نساخته و آن را ترك ننمودند و خوارش نداشتند.


[1] اين شعر از عنتره شيبانى يكى از شش نفر شجاع معروف عرب است و معناى آن اين است: هر وقت در مواقع خطرناك دلم به تپش و اضطراب درمى‌آمد بخود مى‌گفتم آرام باش، زيرا از دو حال بيرون نيستى، يا كشته مى‌شوى و مردم ثنايت مى‌گويند، و ستايشت مى‌كنند، و يا مى‌كشى و از شر دشمن آسوده مى‌شوى.

[2] و خدا نزد اوست بهترين پاداش. سوره آل عمران، آيه 195.

[3] و آنچه نزد خداست ماندنى است. سوره نحل، آيه 96.

[4] همه چيز نابود شدنى است مگر وجه او. سوره قصص، آيه 88.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 470
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست