نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 459
نيز باطل است، مثل
اينكه ما معتقد به استقلال و بقاى موجودى ممكن الوجود باشيم، زيرا هيچ موجودى غير
خداى تعالى اين خاصيت را واجد نيست، و استقلال و بقاء ندارد، پس از اين جهت باطل
است، هر چند از جهت اصل وجودش حق بوده باشد.
شاعر
مىگويد:
الا كل شىء ما خلا اللَّه باطل
و كل نعيم لا محالة زائل
و آيه كريمه
مورد بحث از آيات برجسته قرآنى است كه در باره طبيعت حق و باطل بحث نموده، و بدو
تكون و كيفيت ظهور و آثار خاصه هر يك از آن دو را خاطرنشان مىسازد و سنت خداى
سبحان را كه در وصفش فرموده:(وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ
تَحْوِيلًا) و(وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا) در خصوص حق
و باطل بيان مىكند. خداى تعالى اين بيان را در ضمن مثلى مىآورد- و البته مثل
مزبور يك مثل است نه دو مثل كه بعضى گمان كردهاند، و نه سه مثل كه بعضى ديگر
پنداشتهاند، و ان شاء اللَّه توضيحش به زودى از نظر خواننده مىگذرد- آرى يك مثل
است كه به چند مثل منحل مىشود، و آن اين است كه فرموده:(أَنْزَلَ
مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ
زَبَداً رابِياً). و اينكه فرموده انزل فعلى است كه فاعلش خداى
سبحان است، و به خاطر وضوح، اسم نبرده. و كلمه ماء: آبى اگر بطور نكره
و بدون الف و لام آمده، براى اين است كه بر نوع دلالت كند، كه عبارت است از آبى
خالص و صاف، يعنى خود آب، بدون اينكه با چيزى مخلوط و يا دچار دگرگونى شده باشد.
و اگر
اودية را هم نكره آورده براى اين است كه بر اختلاف آن وادىها، از نظر بزرگى
و كوچكى، بلندى و كوتاهى، و كمى و زيادى ظرفيت آنها دلالت كند. و اگر جريان را به
خود واديها نسبت داده با اينكه آب جارى مىشود نه وادى، از باب مجاز در اسناد است،
نظير اينكه مىگوييم ناودان جارى شد. و اگر زبد را به كلمه
رابى توصيف نموده، بدين جهت است كه رابى به معناى گردنده است، و
كف همواره بر روى سيل مىچرخد و بالا مىآيد، و همه اينها كه گفتيم سياق دلالت بر
آن دارد. و اگر به سيل مثل زده بدين جهت است كه كف انداختن، در سيل روشنتر است از
آبهاى معمولى.
و معناى آيه
اين است كه خداى سبحان از آسمان كه در جهت بالا قرار دارد بوسيله بارانها آبى را
فرود آورد و در مسيلهايى كه در محل بارانها قرار دارند و از نظر وسعت و بزرگى با
هم مختلفند هر كدام به قدر مخصوص خود يعنى در مسيل بزرگ بقدر ظرفيت آن و در مسيل
كوچك به قدر ظرفيتش آب جارى گرديد و سيل براه افتاد، پس سيلهاى جارى در هر مسيل،
كفى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 459