نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 457
اينك در اين آيات
شروع مىكند به بيان تفصيلى فرق ميان دو طريق، يعنى طريق حق، كه همان ايمان به خدا
و عمل صالح است، و طريق باطل كه عبارت از شرك و عمل زشت است. و همچنين فرق تفصيلى
ميان اهل آن دو طريق، يعنى مؤمنين و مشركين. و اينكه طايفه اول را سلامت و خانه
آخرت نصيب است، و بهره طايفه دوم لعنت و سرانجام بد است، و اينكه خدا روزى را براى
هر كس كه بخواهد گسترش مىدهد، و براى هر كه بخواهد محدود مىنمايد.
[وصف طريق
حق و باطل و بيان حال اهل حق و باطل با ذكر يك مثال:(أَنْزَلَ
مِنَ السَّماءِ ماءً ...)]
سرآغاز همه
اين مطالب را با مثالى شروع كرده كه وضع حق و باطل و اثر خاص هر يك از آن دو را
روشن مىسازد، آن گاه كلام را بر اساس آن مثل ادامه داده، وصف حال دو طريق و دو
فريق را بيان مىكند.
(أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً ...).
در مجمع
البيان گفته: كلمه وادى به معناى دامنه كوههاى بزرگ است، البته
دامنههاى پايين كه همه آبهاى كوه در مواقع بارندگى در آن جمع مىشود، اگر خونبها
را هم از اين ماده گرفته و ديه ناميدهاند، براى همين است كه ديه نيز
مال زيادى است كه جمعآورى شده و در عوض كشته شده مىپردازند، و كلمه
قدر به معناى قرين شدن چيزى است به چيزى ديگرى، بطورى كه از آن چيز هيچ كم و
زيادى نداشته باشد، كه در اين صورت يعنى در صورتى كه مساوى آن شد قدر آن مىشود، و
در ميان قراء، حسن كلمه مذكور را به سكون دال قرائت كرده، و از نظر معنا تفاوتى
ندارد، چون هر دو لفظ يكى و لغت آنها مختلف است، هم گفته مىشود:
فلانى بقدر
يك وجب پارچه داد، و هم گفته مىشود بقدر يك وجب، و ليكن مصدرش تنها بسكون دال
است.
كلمه
احتمال به معناى بدوش گرفتن چيزى است، البته بدوش گرفتنى كه با نيروى حامل
صورت گيرد، و از جمله موارد استعمالش اين است كه گفته مىشود: فلانى بر روى فلان
شخص فرياد زد و او تحمل كرد و عصبانى نشد، و كلمه زبد به معناى كف
جوشان و كثافتى است كه روى مايع جوشيده مىنشيند، و از همين باب است كف ديك و كف
سيل، و كلمه جفاء كه با مد خوانده مىشود بر وزن غثاء و
معناى اصلى آن همز است و به معناى انداختن است، مثلا مىگويند
جفا الوادى، جفاء معنايش اين است كه مسيل كف انداخت، و يا مىگويند
جفأت الرجل معنايش اين است كه من آن مرد را در كشتى به زمين افكندم، و يا
مىگويند: اجفات القدر بزبدها معنايش اين است كه كف را از ديك گرفتم.
فراء گفته:
هر چيزى كه بعضى از اجزايش به بعضى ديگر منضم شود در لغت عرب بر وزن
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 457