نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 416
ندارد، و اما معجزات،
امرش به دست خداست، او است كه اگر بخواهد آيات و معجزات را مىفرستد، پس
درخواستشان از رسول از نادانى محض است.
بنا بر اين،
معناى آيه چنين مىشود: ايشان- با اينكه قرآن بزرگترين و بهترين معجزات است و در
اختيار ايشان هست- از تو معجزهاى بر طبق دلخواه خود مىخواهند با اينكه تو در
باره معجزه هيچكارهاى، تو تنها هدايت كنندهاى هستى كه ايشان را از راه انذار
هدايت مىكنى، چون سنت خداوند در بندگانش بر اين جريان يافته كه در هر مردمى يك
نفر هادى و راهنما مبعوث كند تا ايشان را هدايت نمايد.
از اين آيه
شريفه برمىآيد كه زمين هيچ وقت از هدايتگرى كه مردم را بسوى حق هدايت كند خالى نمىشود،
يا بايد پيغمبرى باشد و يا هادى ديگرى كه به امر خدا هدايت كند، و در گذشته در جلد
دوم اين كتاب در بحث نبوت و در جلد اول آن در ابحاث امامت، پارهاى مطالب مربوط به
اين مطلب گذشت.
[معناى
اينكه خداوند آنچه رحمها كم و زياد مىكنند را مىداند و بعضى وجوهى
كه در اين باره گفته شده است]
(اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما
تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ).
راغب در
مفردات مىگويد: ماده غاض هم لازم استعمال مىشود و هم متعدى، هم گفته
مىشود غاض الشيء- فلان چيز ناقص شد ، و هم گفته مىشود غاضه
غيره- فلان چيز را ناقص كردند ، در قرآن كريم هم بهر دو نحو آمده كه
مىفرمايد: و غيض الماء- آب ناقص شد ، (وَ ما تَغِيضُ
الْأَرْحامُ)- آنچه رحمها ناقص مىكند- يعنى آن را فاسد مىسازد، و بصورت آبى
درمىآورد كه بزمين فرو ميرود و كلمه غيضة به معناى محلى است كه
آب در آنجا بايستد و زمين آن را ببلعد، و ليلة غائضة به معناى شب
ظلمانى است[1].
و بنا بر
اين، مناسبتر آن است كه امور سهگانهاى كه در آيه ذكر شده يكى در جمله(ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى)، و يكى در جمله(ما تَغِيضُ
الْأَرْحامُ)، و يكى در جمله(ما تَزْدادُ) اشاره به سه
تا از كارهاى رحم در ايام حمل باشد، و بگوئيم اولى اشاره است به جنينى كه رحمهاى
زنان در خود جاى داده، آن را حفظ مىكنند، و دومى اشاره است به خونى كه در رحمها
مىريزد و رحمها آن را به مصرف غذاى جنين مىرساند، و سومى اشاره باشد به خون
حيضى كه رحم آن را به خارج دفع مىكند مانند خون نفاس و يا خونى كه زنان گاهگاهى
در ايام حمل مىبينند، و همين معانى از پارهاى روايات وارده از امامان اهل بيت
(ع) نيز استفاده مىشود، و