نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 397
انبساط و انقباض
موجودات زمين تاثير دارند.
و نيز روشنى
و تاريكى را كه تنظيم كننده حركات حيوانات و انسان است و سعى و كوشش آنها را در
طلب رزق و سكونت و استراحتشان منظم مىكند ببار مىآورند.
پس گستردن
زمين، راه را براى ايجاد كوههاى ريشهدار، و كوهها راه را براى جارى شدن نهرها و
جارى شدن نهرها راه را براى پيدايش ميوههاى نر و ماده و رنگهاى مختلف آن هموار
ساخته، با ايجاد شب و روز اغراض مذكور به نحو كمال حاصل مىگردد، و در همه اينها
تدبيرى است متصل و متحد كه از وجود مدبرى حكيم و واحد و بىشريك در ربوبيت كشف مىكند،
و در همه اينها آياتى است براى مردمى كه تفكر كنند.
[معناى
اينكه خداوند ميوهها را(زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ) قرار داد
و بيان طنطاوى در تطبيق اين جمله با نر و ماده بودن گياهان]
(وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ)- يعنى و از
جميع ميوههايى كه ممكن است وجود يابد، در زمين انواع متخالف و مختلفى از حيث نوع،
از حيث تابستانى و زمستانى، از حيث شيرينى و غير آن، و از حيث ترى و خشكى آن قرار
داد.
اين معناى
معروف در تفسير كلمه(زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ) است، و بنا
بر اين تفسير، مقصود از دو زوج، دو صنف خواهد بود كه يك صنف با صنفى ديگر مخالف
باشد، چه اينكه صنف سومى داشته باشد يا نداشته باشد، نظير ساير مواردى كه تثنيه به
منظور تكرار آمده، مانند آيه(ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ
كَرَّتَيْنِ)[1] كه مقصود از
تثنيه كرة ، رجوع بعد از رجوع است، هر چند از نظر كثرت خيلى زياد شود.
طنطاوى در
تفسير جواهر در ذيل جمله(زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ) گفته است:
خداوند در زمين از هر صنفى از ميوهها زوج قرار داده، يعنى دو تا يكى نر و يكى
ماده، كه ازدواج آنها در گلهاشان صورت مىگيرد، علم جديد هم اين معنا را كشف نموده
و ثابت كرده كه هر درخت و زراعتى ميوه و دانه نمىبندد مگر اينكه نر و ماده آن با
هم درآميزند، چيزى كه هست گاهى عضو نر با خود ماده و درخت و بوته ماده هست، مانند
بيشتر درختان، و گاهى عضو نر در يك درخت است و عضو ماده در درختى ديگر، مانند درخت
خرما.
آن دسته كه
عضو نر و ماده هر دو در يك بوته هستند گاهى هر دو در يك گل قرار دارند، و گاهى در
دو گل، اولى مانند بوته پنبه، كه عضو نر با عضو ماده آن در يك گل قرار دارند، و
دومى مانند بوته كدو[2].