و بايد دانست
كه اين سجده براى عبادت يوسف نبوده، بدليل اينكه در ميان سجده كنندگان در داستان
يوسف شخصى بوده كه در توحيد، مخلص (به فتح لام) بوده، و چيزى را شريك خدا
نمىگرفته، و او يعقوب (ع) است، دليل ديگر اينكه اگر اين سجده، سجده عبادت يوسف
بوده مسجود له كه يوسف است و به نص قرآن همان كسى است كه به رفيق
زندانيش گفت: ما را نمىرسد كه چيزى را شريك خدا بگيريم قطعا ايشان را
از اين عمل نهى مىكرد، و نمىگذاشت چنين كارى بكنند، ولى مىبينيم نهى نكرده، پس
مىفهميم سجده، عبادت او نبوده.
و قطعا جز
اين منظورى نداشتهاند كه يوسف را آيتى از آيات خدا دانسته و او را قبله در سجده و
عبادت خود گرفتند، هم چنان كه ما خدا را عبادت مىكنيم و كعبه را قبله خود
مىگيريم و نماز و عبادت را بدان سو مىگذاريم، پس با كعبه، خدا عبادت مىشود نه
كعبه و معلوم است كه آيت خدا از آن نظر كه آيه و نشانه است خودش اصلا نفسيت و
استقلالى ندارد، پس اگر سجده شود جز صاحب نشانه يعنى خدا عبادت نشده، و كلام در
اين باره در چند جاى اين كتاب گذشت.
از اينجا
بخوبى معلوم مىشود كه آنچه در توجيه اين آيه گفتهاند صحيح نيست، از قبيل اينكه:
در آن روز تحيت مردم سجده بوده، آن چنان كه در اسلام سلام است، و يا اينكه
گفتهاند: رسم آن روز در تعظيم بزرگان، سجده بوده و هنوز حكم حرمت و نهى از سجده
براى غير خدا نيامده بوده و اين حكم در اسلام آمد، و يا اينكه گفتهاند كه: سجده
آن روز حالتى شبيه به ركوع بوده، هم چنان كه در ميان عجمها رسم است براى بزرگان به
حالت ركوع درمىآيند.
(قالَ يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي
حَقًّا).
يوسف وقتى
ديد پدر و مادر و برادرانش در برابرش به سجده افتادند بياد خوابى افتاد كه در آن،
يازده ستاره و خورشيد و ماه را ديده بود كه در برابرش سجده كردند، و جريان رؤياى
خود را به پدر گفت در حالى كه آن روز طفل صغيرى بود، وقتى بياد آن روز افتاد آن
خواب را تعبير به
[1] آن زمان كه بفرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد، همه سجده
كردند جز ابليس. سوره طه، آيه 116.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 338