نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 312
(قالَ
كَبِيرُهُمْ) بزرگ ايشان بقيه را مخاطب
قرار داده گفت:(أَ لَمْ
تَعْلَمُوا أَنَّ أَباكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ) مگر نمىدانيد كه پدرتان عهدى خدايى از شما گرفت
كه بدون فرزندش از سفر برنگرديد چگونه مىتوانيد فرزند او را بگذاريد و برگرديد؟(وَ مِنْ قَبْلُ) و نيز مىدانيد كه قبل از اين واقعه هم(ما فَرَّطْتُمْ فِي يُوسُفَ) تقصيرى در امر يوسف مرتكب شديد، با پدرتان عهد
كرديد كه او را حفاظت و نگهدارى كنيد و صحيح و سالم به او برگردانيد، آن گاه او را
در چاه افكنديد، و سپس به كاروانيان فروختيد، و خبر مرگش را براى پدر برده گفتيد:
گرگ او را پاره كرده.
(فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ) حال كه چنين است من از اينجا (سرزمين مصر)
تكان نمىخورم(حَتَّى يَأْذَنَ لِي أَبِي) تا پدرم تكليفم را
روشن كند، و از عهدى كه از من گرفته صرفنظر نمايد، و يا آنكه آن قدر مىمانم تا(يَحْكُمَ اللَّهُ لِي وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ) خدا حكم كند، آرى او
بهترين حكم كنندگان است، او راهى پيش پايم بگذارد كه بدان وسيله از اين مضيقه و
ناچارى نجاتم دهد، حال يا برادرم را از راهى كه به عقل من نمىرسد از دست عزيز
خلاص كند و يا مرگ مرا برساند، و يا راههايى ديگر.
و اما ما دام
كه خدا نجاتم نداده من رأيم اين است كه در اينجا بمانم، شما به نزد پدر برگرديد
...
[يكى از
برادران: نزد پدر باز گشته بگوييد پسرت دزدى كرد و(وَ ما
شَهِدْنا إِلَّا بِما عَلِمْنا ... وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظِينَ)]
(ارْجِعُوا إِلى أَبِيكُمْ فَقُولُوا يا أَبانا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَ ما شَهِدْنا
إِلَّا بِما عَلِمْنا وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظِينَ).
بعضى[1] گفتهاند: مراد از جمله(وَ ما شَهِدْنا إِلَّا بِما عَلِمْنا) اين است كه ما در اينكه گفتيم پسرت
دزدى كرده خود شاهد دزديش نبودهايم، تنها به علم خود اين حرف را مىزنيم.
بعضى ديگر[2] گفتهاند: ما اگر به عزيز گفتيم
حكم دزدى اين است كه دزد برده صاحب مال شود، و اگر چنين شهادتى داديم تنها بخاطر
اين بود كه حكم مساله را چنين مىدانستيم، (نه اينكه بخواهيم عليه برادرمان شهادت
داده باشيم).
بعضى[3] ديگر گفتهاند: اين كلام را در
پاسخ يعقوب گفتهاند، كه او از در مؤاخذه گفته بود: عزيز مصر از كجا مىدانست حكم
دزدى اين است كه دزد برده صاحب مال شود؟ لا بد شما به او گفتهايد از اين دو معنا
آنكه به سياق آيات نزديكتر است معناى اولى است.
و بعضى[4] در معناى اينكه فرمود:(وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظِينَ) گفتهاند: يعنى ما هيچ
[1] ( 1 و 2 و 3 و 4) مجمع البيان ج 5، ص 257، ط تهران.
[2] ( 1 و 2 و 3 و 4) مجمع البيان ج 5، ص 257، ط تهران.
[3] ( 1 و 2 و 3 و 4) مجمع البيان ج 5، ص 257، ط تهران.
[4] ( 1 و 2 و 3 و 4) مجمع البيان ج 5، ص 257، ط تهران.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 312